پیرامون تعطیلی فرهنگسرا، تخریب دیوارهای آن و صحبت های آقای محمد امین مهرورز، شهردار کازرون که عنوان نمودند فعالیت های فرهنگسرا کسالت آور بود، نظر چند تن از هنرمندان و اهالی فرهنگ را جویا شدم تا از دیدگاه آن ها مطلع گردم.
در ابتدا بد نیست یادآوری شود که کلنگ فرهنگ
سرا در کازرون، زمانی که نصرالله مردانی، شاعر کازرونی و چهره ماندگار ادبیات ایران در قید حیات بود، به زمین زده شد ولی تاکنون ساخته نشده است. اینکه چرا فرهنگسرایی که کلنگ آن به زمین زده شده بود، هیچ وقت ساخته نشد؛ نیاز به بررسی جداگانه ای دارد و در این مطلب نمیگنجد.
بنا بر گواه آقای محمد علی آل مجتبی، شاعر و دوست مرحوم مردانی،
سال ۱۳۸۲ زمانی که نصرالله مردانی فوت
نمود، همراه مسئولین وقت بر روی پشت بام فرهنگسرای کنونی مشغول پیدا کردن مکان مناسب جهت به خاک سپردن پیکر
آن شاعر فقید بودند، که آقای نمازی فرماندار
وقت، پیشنهاد دادند تا زمان ساخته شدن فرهنگسرا همین ساختمان به عنوان فرهنگسرا مورد استفاده قرار بگیرد.
پیشنهاد ایشان توسط شهردار وقت، حاصل عسکری با حمایت فرهیختگان و هنرمندان، عملیاتی و ۱۷ سال پیش کازرون دارای فرهنگسرا گردید. آل مجتبی به عنوان اولین مسئول فعالیت خود را آغاز کرد و بعد از ایشان حسام شیخ الحکمایی عهده دار سکان فرهنگ
سرا شد.
این روزها اگر پای درد و دل آقای آل مجتبی بنشینید حتما خواهید شنید که عنوان می کند از کردار خودمان دردمندم، چرا که هنوز فریب ظاهر افرادی می خوریم که بجای آبادی، تخریب برای این شهر به ارمغان می آورند.
آن هم تخریب مکان فرهنگ سازی چون فرهنگ
سرای مردانی. آل مجتبی در خصوص مسائل این روزهای فرهنگسرا عنوان کرد:
متاسفم از شاگردانی که تربیت کردم و در حال حاضر شورای شهر و شهردار کازرون هستند.
به خصوص آن افرادی که مدعی فرهنگ و ادب نیز هستند و اجازه دادند چنین بلایی بر سر فرهنگ
سرا بیاید و آن را تخریب کنند.
می بایستی بجای این تخریب، حمایتهای کافی از سمت شهرداری صورت
می گرفت، ولی کار مناسبی شکل نگرفته.
می بایست با همفکری هنرمندان، برنامه ریزی صحیح شکل بگیرد و یا حتی در صورت نیاز با همفکری آن ها مسئول فرهنگسرا را تغییر میدادند، نه اینکه بدون مشورت با اهالی فرهنگ و هنر، این مکان را پس از ۱۷ سال فعالیت هنرمندان دلسوز، تعطیل و دیوارهای آن را تخریب کنند.
ایشان همچنین عنوان نمودند:
اوایل، فرهنگسرا سرایدار و نگهبان داشت ولی بی تفاوتی شورا و شهردار طی این
چند مدت، باعث گردید در زمانی که فرهنگسرا نگهبان نداشت، دزد بسیاری از وسایل آن
را ببرد، از جمله اسپیلت هایی که به صورت شخصی توسط اهالی فرهنگسرا تهیه شده بود.
در حال حاضر دل نگران کتاب های مرحوم مردانی هستم که به دست من سپرده بودند و با آن ها کتابخانهی فرهنگسرا را راه اندازی کردیم.
اگر بار دیگر دزد به آنجا بزند، چه تضمینی وجود دارد که این بار کتاب ها را با خود نبرد.
اگر این مکان به بخش خصوصی سپرده شود، قطعا به جهت افرایش سود دهی، کتابخانه نفیس را جمع آوری و به جای آن چای و قلیون می گذارد.
عبدالرسول حکیم، از پیشکسوتان هنر و مسئول انجمن هنرهای تجسمی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی،
با سابقه نیم قرن فعالیت هنری، یکی دیگر از
بزرگان فرهنگ و هنر کازرون است که در این مورد نظر خود را بیان کرد.
وی معتقد است کازرون همانند سایر شهرها نیاز به فرهنگسرا دارد.
فرهنگسرایی که مکمل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، فعالیت های هنری خود را زیر نظر شهرداری دنبال کند.
شهرداری نیز همان طور که وظیفه دارد شهر را پاکیزه نگه دارد، آسفالت و پارک ها جهت رفاه و تفریح مردم ایجاد کند، می بایست همانند شهرداری سایر شهرهای
بزرگ و فرهنگی، فرهنگسرا داشته باشد.
این امر در تمام دنیا مرسوم است و می بایست منجر به حمایت از فعالیت های فرهنگی و هنری شود.
این استاد
نقاشی در خصوص
فعالیتهای فرهنگسرای مردانی بیان داشت: فعالیت های خوبی در زمینه های ادب و هنر، از جمله شب شعر، نمایشگاههای عکس، خط و نقاشی، کلاسهای مختلف هنری برای کودکان و نوجوانان، جلسات پخش و نقد فیلم، تمرین و اجرای تئاتر، توسط اساتید و مربیان تحصیل کرده و با تجربه در این مکان برگزار می شد.
از جمله فعالیت های بسیار خوب و مستمر فرهنگسرا، برنامه حافظ، مثنوی و شاهنامه خوانی بود.
برخلاف نظر شهردار
کازرون، استاد حکیم بر این باور است که جنس فعالیت های فرهنگسرا ها از همین مواردیست که در فرهنگسرای مردانی اجرا می شد و به هیچ وجه آن ها را کسالت آور نمی داند.
ایشان در ادامه گفتگو اذعان داشتند، در جریان میزان بودجه فرهنگسرا نبودند ولی همیشه حمایت های شهردارهای پیشین را از این مکان دیده اند.
شهردارها و اعضای شورای شهری که در جلسات فرهنگسرا یا افتتاحیه نمایشگاه حضور داشتند و شب شعرهایی در سالن شهرداری برگزار کردند؛ اما مسئولین کنونی دست به تخریب دیوارهای فرهنگسرا زدند و این امر کمکی به توسعه فرهنگ و هنر در این شهر نمی کند.
عبدالحسین حسینی روش، هنرمند تئاتر با سابقه ای که به عنوان فرد معتمد و ریش سفید، در بسیاری از مسائل فرهنگی، هنری، مذهبی
و اجتماعی و ...
کازرون حضور پر رنگ و اثر گذار داشته، متاثر از اتفاقی که برای فرهنگسرا رخ داده، عنوان نمود:
دیگر قصد صحبت کردن در این خصوص را نداشتم، چرا که با چند
تن از اعضای شورای شهر صحبت کردم و همه ی آن
ها که از لحاظ آرا اکثریت شورا را داشتند، عنوان می کنند با این کار مخالف بودند
و به گونهای فقط آقای آذین فر، رئیس شورا را در این مسئله همانند شهردار مقصر می دانند.
این حرف شان در ذهنم این مسئله را بوجود آورد که چگونه با وجود داشتن اکثریت آرا، می توان اظهار ناتوانی در مقابل تصمیمی به این مهمی داشت!
باور این حرف کمی برایم سخت است.
حسینی روش با ناراحتی می گوید:کازرون نیازمند فرهنگسراست.
وجودش در بسیاری از موارد حتی از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بهتر بوده و همیشه برنامههای خوب هنری و نشاط آور در آن برگزار شده است.
زمانی هم که از تصمیم شهردار جهت تخریب فرهنگسرا مطلع شدیم، اعتراض کردیم و برای مدتی این کار متوقف شد ولی یک روز آمدند، خراب کردند و رفتند.
ای کاش حداقل خرابی ها را از میان پارک جمع می کردند.
حامد هوشیار یکی از تئاتریهای کازرون، که بارها اجراهای
قابل توجهی را در کارنامه هنری خود ثبت نموده، در خصوص فرهنگسرا چنین اظهار می کند:کازرون می بایست فرهنگسرا داشته باشد و تعطیلی آن هیچ گونه توجیهی ندارد.
این هنرمند
جوان کازرونی ادامه میدهد:در گذر از یکی دو سال اخیر، فرهنگسرا در طول دوران فعالیتش همیشه تاثیرات عمیقی بر فرهنگ و هنر شهرستان کازرون داشته و می بایست با حمایت های مناسب شرایط فعال تر شدن هنرمندان را در آنجا بوجود آورد تا سبب ارتقا فرهنگ و هنر شهرستان گردد.
ایشان ضمن تاکید بر افت عملکرد فرهنگسرا و تغییر شرایط فعالیت در مدت زمان یاد شده، علت را برخورد سلیقه ای و عدم حمایت مسئولین و فشارهای غیر کارشناسی می داند و عنوان می کند:
شهردار در خصوص تصمیمی که اتخاذ کرده با هنرمندان مشورتی نداشته و از دید بنده، قطعا تغییرات ساختاری مد نظرشان هیچ گونه آورده فرهنگی یا اجتماعی نخواهد داشت و عواقب تصمیمشان اثرات منفی بر نسل حاضر و آینده فرهنگ و هنر شهرستان کازرون
برجای می گذارد.
اکرم دهقان، بانوی
عکاس کازرونی است که در کارنامه خود برگزاری نمایشگاه های عکس در
کازرون و دیگر شهرها را دارد و اولین نفریست که در فرهنگسرای مردانی، اقدام به برگزاری نمایشگاه کرده است. ایشان در ابتدا عنوان میکند که خود، فرزندش و فرزندان خواهرش بسیار از فعالیت های فرهنگسرا بهره
های زیادی برده اند و در مجموع، عملکرد چندین ساله فرهنگسرا را قابل دفاع می داند.
این مادر هنرمند به صورت کلی
یادآور می شود: هر کاری می
بایست با مشورت متخصصین امر صورت بگیرد و مسئولین در هر جایگاهی وظیفه دارند توانایی خود را به مردم اثبات کنند، در غیر این صورت تصمیماتی که می گیرند، فارغ از صحیح یا غلط بودن آن، بازخورد مناسبی در بین مردم نخواهد داشت.
همچنین در خصوص سرنوشت فعلی فرهنگسرا، با ابراز نارضایتی بیان می دارد:
بسیار مشتاقم اگر دلیل منطقی پشت قضیه تعطیلی فرهنگسرا و تخریب دیوارهاست، از آن مطلع گردم و امیدوارم هرچه سریعتر فرهنگسرا باز شود و با حمایت های مناسب، شاهد شکوفایی مجدد آن باشیم.
«از ابتدای تاسیس فرهنگسرا حضور داشتم.
سال های اول، وقتی شاعران و هنرمندانی از سایر شهرستان ها برای شرکت در برنامه های فرهنگی هنری فرهنگسرای مردانی حضور پیدا می کردند، از اینکه کازرون در آن زمان دارای فرهنگسرا بود متعجب می شدند؛ چرا که تا آن زمان فقط در مراکز استان چنین ظرفیتی را ایجاد می کردند و این امر باعث افتخار ما و حسرت سایر شهرستان ها بود».
این چند خط شروع صحبت شاعر شهرمان محبوبه لطیفیان با من، پیرامون مسائل رخ داده بود.
لطیفیان پس از ازدواج چند سالی را در شیراز ساکن بود و هر پنجشنبه به قصد شرکت در جلسات پخش و نقد فیلم فرهنگسرا، عازم کازرون می شده است.
ایشان به این قسمت صحبتشان که رسیدند در قالب طنز تلخی گفتند:
خود را مقید می دانستم هر هفته بجای شرکت در برنامه های شاد و مفرح هنری شیراز، به همراه همسرم رنج سفر را تحمل کنیم و جهت شرکت در برنامه کسالت آور فرهنگسرای مردانی، به کازرون بیاییم.
خدا را شکر که شهردار محترم در اینجا را تخته کرد و با لودر به جان دیوارهای آن افتاد وگرنه هنوز هم متوجه نمی شدم که دارای بیماری خود آزاری هستم، که بجای شرکت در برنامههای شاد میل به برنامه های کسالت آور دارم.
لطیفیان خاطرات خود را مرور می کند و یادآور می شود که مخاطبین برنامههای فرهنگسرا از همه ی اقشار بودند.
در میان مخاطبین، حضور خانم های خانه داری که هیچ سابقه فرهنگی و هنری نداشتند، ولی جذب برنامه های فرهنگسرا شده بودند، نقطه عطفی در جذب مخاطب بود.
وی به برخی انتقادها نسبت به عملکرد فرهنگسرا اشاره می کند و می گوید:
افرادی برخلاف شهردار معتقد بودند چند سالیست که تمرکز فرهنگسرا روی فعالیت شاد و کودک پسند است.
با توجه به مفهوم بنیادین فرهنگسرا که همان فرهنگ سازیست، تصور می کنم در مسیر درستی قرار گرفته بود، چرا که فرهنگ سازی می بایست روی کودکان و نوجوانان صورت بگیرد.
در مورد صحبت شهردار محترم که فعالیت های فرهنگسرا را کسالت آور عنوان کرده بودند، با هم صحبت کردیم.
لطیفیان پیشنهاد داد که شهردار بجای استفاده از جمله فعالیت های فرهنگی کسالت آور، از جمله ی فعالیت های کم فرهنگسرا استفاده کند.
البته در کنارش می بایست به این نکته هم توجه کند که کاهش برنامه ها در دو سال اخیر ، ناشی از عدم حمایت مسئولین بود.
به نحوی که در همه این سال ها تمام تجهیزات مورد نیاز از جمله اسپیلت، توسط اهالی فرهنگسرا تهیه می شده است و با سهل انگاری شهردار
وقت و قرار ندادن نگهبان برای فرهنگسرا، بیشتر این تجهیزات توسط دزد یا دزدها به سرقت برود.
متاسفانه شهردار، بدون همفکری با اهالی فرهنگ و هنر دست به اقدامات عجیب و غریب زده و مکانی را که هنوز بسیاری از شهرها حسرت داشتنش را دارند، تعطیل و دیوارهای آن را تخریب می کند.
در صورتی که مجددا فرهنگسرا راه اندازی بشود، تخریب دیوارها سبب می گردد که امنیت در آنجا جهت فعالیت فرهنگی و هنری کمتر شود.
با توجه به اینکه آخرین مسئول فرهنگسرای کازرون، آقای حسام شیخ الحکمایی از اهالی تئاتر بود، شهردار در مطلب اینستاگرامی که با اسم و عکس آقای روح الله راوش از هنرمندان بنام تئاتر
کازرون به اشتراک گذاشت، این تصور
را ایجاد کرد که، اختلاف نظرهای هنری باعث گردیده برخی افراد جهت دهی اشتباه به آقای شهردار بدهند. با
این وجود، بلافاصله با پیگیری آقای راوش این مطلب از صفحه شهرداری حذف گردید.
این اتفاق ما را بر آن داشت که با دیگر هنرمندان بنام تئاتر کازرون نیز صحبت کنیم و نظر آن ها را نیز جویا بشویم.
تا این قسمت مطلب از نظرات حسینی روش و هوشیار آگاه شدیم.
نفر بعدی که به سراغش رفتم، افشین محمدی است؛
از دیگر تئاتریهای کازرون که در تعزیه و تلفیق آن با تئاتر نیز، دستان توانمندی دارد.
هنرمند دلسوزی که بلافاصله پس از اطلاع از وضعیت، به صورت جدی پیگیر جلسه ای با شهردار بوده که در حضور هنرمندان از ایشان علت این فاجعه فرهنگی و هنری را جویا بشود.
محمدی بر این نظر است که: شهر بزرگ و فاخر کازرون بیش از یک فرهنگسرا نیاز دارد. البته بر این نکته تاکید می کند که میزان اثر گذاری فرهنگی و ارائه آثار هنری ارزشمند توسط فرهنگسرا، با توجه به ساختار و شرایط قوانین، به
شدت به رویکرد شهرداران وابسته است.
همچنین در مورد جنس فعالیت فرهنگسرا به این نکته اشاره می کند که:
فعاليت فرهنگسرا می بايست در راستای ايجاد محيط آموزشی و تربيتی برای سنين مختلف همشهريان باشد و براساس استقبال آن ها برنامه ریزی گردد.
این امر نیز محقق نمی شود، مگر با حمایت های مادی و معنوی مناسب از سوی مسئولین.
محمدی در پاسخ به این پرسش که آیا فعالیت فرهنگسرا کسالت آور بوده،
پاسخ داد: عدم آگاهی دقیق یک مسئول، منجر به بیان چنین جملهای میشود.
اگر ایشان تحقیق بیشتری میکردند و متوجه می شدند که خلق اثر هنری، ذاتش خوب و زیباست و پرداختن به آن بسیار مهم و نیازمند وقت، زحمت و تلاش بسیار است، قطعا چنین حرفی
را بیان نمیکردند.
در خصوص موضوع
مشورت با هنرمندان که توسط شهردار مطرح شد، افشین محمدی اذعان می دارد که از چنین جلسه مشورتی بی اطلاع است و اقدام به تخریب دیوار فرهنگسرا، بی شک کار غیر منطقی و ناپسندی بود که بعید می دانم از سمت هیچ کارشناس فرهنگی یا هنری پیشنهاد شده باشد.
در آخر نیز توصيهای برای شهردار و یاران همراهش در شورای شهر داشته و عنوان نمود:
بهتر است هر چه سریعتر از اهالی فرهنگ و هنر بابت این رویداد دلجویی کنند و عذرخواهی رسمی منتشر نمایند و ضمن احیای مجدد فرهنگسرا به شیوه مناسب، هنرمندان را در كنار خود نگه دارند.
محمد خالقی یکی دیگر از تئاتری های کازرون است که برای تهیه این گزارش به سراغش رفتم.
بازیگر و کارگردان توانمند و خوش ذوقی که اگر پای صحبتش بنشینید حرف
های زیادی برای گفتن دارد.
خالقی در مورد محیط اثر گذار فرهنگسرا می گوید:«
شرایط در فرهنگسرا به گونه ای بود که هنرمندان از طیف های مختلف می آمدند و آزادانه نظرات خودشان را پیرامون فرهنگ و هنر بازگو می کردند و خروجی های موفقی نیز داشتند.
خودم از فضای شکل گرفته در فرهنگسرا الهام بسیاری گرفتم و به نظرم می بایست نحوهی کارکرد در فرهنگسرا ها به گونهای باشد که فعالیت ها براساس تصمیم و خرد جمعی اهالی هنر شکل بگیرد، نه اینکه دستورات از جای دیگر دیکته شود.
محمد خالقی علت آن کسالتی که شهردار در مورد فرهنگسرا بیان نمودند را، عدم حمایت مالی شهردار و برخی
مسایل دیگر دانستند و در پاسخ به این سوال که آیا مشورتی نیز در این خصوص با شما شده است، خاطرنشان
نمود: شهردار و نه هیچ شخص نزدیک به ایشان یا شورای شهر، تماسی با من جهت همفکری نداشتند.
بنده به سهم ناچیز خودم این ادعا را از اساس تکذیب می کنم.
متاسفانه شرایط به گونه ای پیش رفت که آخرین مرکز مستقل و جدی فعالیت های هنری شهرستان نابود شد.
اگر این دیوار کامل خراب نمی شد و زیبایی
شناسی و زیباسازی در استفاده از همان دیوار صورت میگرفت، می توانست مثمر ثمرتر باشد.
مثلا دیوار را به صورت اسلایسی می بریدند و محیطی زیبا و مدرن از دل آن بنا بیرون می آوردند.
می بایست آقای شهردار هر چه زودتر نسبت به آوار برداری، محوطه سازی، فراهم کردن امنیت و از همه مهم تر سپردن مدیریت آنجا به اهلش و حمایت های مادی و معنوی مناسب، اقدام نماید.
نفر بعدی که برای تهیه این گزارش به سراغش رفتم، دوست هنرمندی در عرصه فیلم سازی است.
کارگردان جوان و آینده داری که تاکنون عملکرد درخشانی داشته و قطعا در آینده شاهد موفقیت های بیشتر ایشان خواهیم بود.
هادی رهبر، فیلم ساز کازرونیست که فیلمها و افتخارات زیادی در کارنامه خود دارد و همه را مدیون فرهنگسرای کازرون می داند.
جایی که به گفته خودش اهالی آن به صورت خودجوش، بدون ریالی بودجه شهرداری از فعالیت هایش حمایت کردند.
رهبر در خصوص وجود یا عدم وجود فرهنگسرا در کازرون این طور عنوان می کند:
کازرون نیاز به فرهنگسرا دارد تا افرادی که در رشته های مختلف تئاتر، موسیقی، فیلم و غیره فعالیت می کنند، بتوانند همدیگر را پیدا کنند و گروه تشکیل بدهند.
گروه فیلم سازی من از میان اهالی همین فرهنگسرا تشکیل شد و در کل،
وجود فرهنگسرا باعث رونق بیشتر فعالیت های هنری و افزایش کیفیت آثار شده بود.
ایشان
همچنین عنوان نمود:
اگر شهردار دچار کسالت شده، نیاز است فرد جدیدی جایگزینش شود
و شهرداری انتخاب گردد که در طراحی و زیباسازی شهر از هنرمندان توانمند کازرون بهره ببرد و برای تصمیمات حوزه فرهنگ و هنر نیز با اهل آن مشورت کند. فراموش نکنیم که خراب کردن را همه بلد هستند و خلاف واقع گفتن، آبادی بوجود نمیآورد. تخریب فرهنگسرا برای من حکم شکستن قلم نویسنده را دارد.