برای خیلی از ما تا مدتها شهر پیشرفته شهری بود که دارای پل ها و روگذرها و زیرگذرهای بسیار و چند طبقه و خیابان های عریض باشد. اما این گونه نگاه برای توسعه یک شهر، نگاهی شکست خورده است. شاهد این شکست گریزان شدن از زندگی در مناطق شلوغ و مرکزی تهران و اصفهان در ایران و یا محلات پرتراکم لس آنجلس، تورنتو و دیگر شهرهای خارجی است.
برای خیلی از ما تا مدتها شهر پیشرفته شهری بود که دارای پل ها و روگذرها و زیرگذرهای بسیار و چند طبقه و خیابان های عریض باشد. اما این گونه نگاه برای توسعه یک شهر، نگاهی شکست خورده است. شاهد این شکست گریزان شدن از زندگی در مناطق شلوغ و مرکزی تهران و اصفهان در ایران و یا محلات پرتراکم لس آنجلس، تورنتو و دیگر شهرهای خارجی است.
مسیر توسعه شهرها از طریق ساخت و سازهای بتونی و پل روی پل، یک مسیر سنتی و از رده خارج است که دیگر در نگاه کارشناسان شهرسازی جایی ندارد. تخصص صاحب این قلم در مسائل شهرسازی و عمرانی نیست، اما تجربه حضور در دو شهر شیراز و تهران مسائل بسیاری را برایم روشن ساخت که چرا خیلی از تهرانیهایی که تجربه حضور در شیراز، اصفهان و مشهد را دارند، اما زندگی در شیراز را به دیگر شهرها ترجیح میدهند و حتی در مواردی شیراز را به تهران هم ترجیح میدهند؟ برای یافتن پاسخ این سوال مدت ها از مشاهدات میدانی بازدیدکنندگان از شیراز و تهران بهره بردم و در نهایت آن چه به عنوان یک نتیجه کلی به نظر میرسید، دلپذیر بودن خیابانها و گذرگاههای شیراز در مقایسه با دیگر شهرهای مشابه در ایران بود، اگرچه حتی در مواردی سایر امکانات تهران از شیراز هم بیشتر است!
شیراز، تا همین چند سال پیش پل، زیرگذر و روگذر خیلی زیادی نداشت و قدم زدن در خیابانهایش به همراه سایه سار درختان و پیادهروهای زیبا باعث شده بود تا بسیاری از زندگی در این شهر لذت ببرند. در واقع آن چه شیراز را در مقایسه با شهرهای هم تراز خود برای زندگی دلچسب تر میکند، امکان خوب برای یک گردش شهری بدون ماشین و با پای پیاده است. یعنی شما بدون ماشین میتوانید ساعتها در پیاده روهای شیراز قدم بزنید و از قدم زدن در پیاده روهای مناسبی که دارای درختان کهنسال هستند لذت ببرید. این ویژگی برای شهرهای دیگر و حتی تهران بسیار کمتر است. در تهران به استثنای پیاده روهای خیابان ولی عصر، بیشتر پیاده روهای دیگر خیلی زود با یک پل و یا روگذر و یا خیابان نامناسب دیگری قطع میشوند و در واقع برای طی کردن بیشتر مسیرها نیاز به استفاده از ماشین است.
با این حال متاسفانه در شیراز هم طی چند سال گذشته روند ساخت و ساز بی ضابطه پل و روگذر به تازگی آغاز و همین موضوع ممکن است پیاده محور بودن شیراز را نیز تحت تاثیر قرار داده و چهره زیبای خیابانهای این شهر با درختان کهنسال را مخدوش کند.
در شهر ما، کازرون هم تا کنون به ندرت به حقوق عابران پیاده و تقویت پیاده روها از سوی شهرداران دورههای مختلف توجه شده است. بسیاری از شهرداران کازرون در مدت حضور کوتاه خود به طور معمول به سمت پهن سازی خیابانها رفته و این روند حتی طی چند سال گذشته به قیمت حذف پیاده رو و قربانی شدن حق عابران پیاده برای قدم زدن در این شهر منجر شده است. این وضعیت حتی خطرات جانی هم برای کازرونی ها بدنبال داشته، از جمله همین چند سال پیش که یک خانم جوان در خیابان قدمگاه که به تارگی پهن سازی شده بود، به دلیل عدم وجود پیاده رو توسط یک ماشین عبوری در حاشیه خیابان زیرگرفته شد.
در واقع پهن سازیهای بی قاعده با حذف پیاده رو در کازرون باعث شده برخی خیابانها اصلا جایی برای عابران پیاده نداشته باشند. همین امر باعث شده به طور کلی هیچ خیابانی در کازرون دارای درختان کهنسال و سایه افکن نباشد، چون هرگاه درختان خیابان های کازرون خواستهاند سایه خود را به رهگذران ببخشند یا قربانی برنامه شهرداری برای پهن سازی خیابان شدهاند یا با یک مخالف سرسخت دیگر به نام «اره اداره برق» روبرو شدهاند.
همین وضعیت نابهنجار است که باعث شده به طور کلی خیابانهای شهر کازرون، جذابیتی برای شهروندان این شهر برای قدم زدن نداشته باشند، چون بسیاری از این خیابانها فاقد پیاده رو مناسب هستند، یا آن که این پیاده روها از سوی برخی کسبه اشغال شده، یا آن که فاقد درختان و فضای سبز مناسب هستند و البته در کازرون، مخالف سرسخت درختان سایه افکن علاوه بر «اره برقی اداره برق»، برخی از کسبه هم هستند که درختان بزرگ را مانع کسب و روزی میدانند و اجازه رشد و قامت نمایی درختان را نمیدهند.
همین چند سال پپش یکی از کسبه در یکی از خیابانهای کازرون به جان درخت کنار بزرگ و سایه افکنی افتاده بود که تنها درخت سایه دار آن خیابان بود، اگرچه با مخالفت دیگر اهالی روبرو شد و قطع تاج و برگ درخت کنار منتفی شد، اما این روند مخرب در بسیاری دیگر از خیابانها متاسفانه همچنان ادامه دارد.
ما لازم داریم این نکته را درک کنیم که برای زندگی در یک شهر خوب، بیش از نیاز به خیابانهای عریض و پارکینگهایی که هیچگاه جوابگوی ترافیک نخواهند شد و همیشه حجم ماشینها از گنجایش خیابانها و پارکینگها بیشتر است، نیاز به فضاها، پیاده راه ها و پیاده روهایی داریم که به واسطه وجودشان از زندگی و قدم زدن در شهر لذت ببریم. جالب است همزمان با برنامه شهرداری کازرون برای حذف پیاده روها و فضای سبز و درختان خیابان پهلوانی در حدفاصل میدان ارشاد تا میدان شیخ که تحت عنوان پهن سازی این خیابان انجام میشود، در شیراز شهردار کازرونی این شهر نیمی از بلوار ارم را به طور کامل از خیابان تبدیل به پیاده راه کرد تا شهروندان از قدم زدن در این مسیر بیشتر بهره مند شوند.
حل مشکلات ترافیکی و مدیریت حمل و نقل در شهرها، نیاز به راهکارها و کارشناسیهای ویژه خود، همچون حذف تراکم از مناطق مرکزی شهر، مدیریت آمد و شد خیابانها و... دارد که کارشناسان راه حلهای خود را خواهند داشت، اما این که برای مدیریت ترافیک و تراکم، پیاده روها و درختان را حذف کنیم، به اطمینان راه نادرستی را انتخاب کردهایم و این اقدامات غیرکارشناسی به مشکل بزرگتری به نام «خیابانهای دل مرده» منجر خواهد شد که حتی ساکنان آن خیابان هم به دلیل فضای بی روح و بی درخت و پیاده روهای نیم متری تعلق خاطری به زندگی در آن خیابان نخواهند داشت، چه رسد به دیگر شهروندان!