پیش از عملیات کربلای چهار دو خبر از کازرون به منطقه رسید. یک خبر خوب و یک خبر بد.
پیش از عملیات کربلای چهار دو خبر از کازرون به منطقه رسید. یک خبر خوب و یک خبر بد.
خبر خوب این بود که نصرالله افشار صاحب پسری شد و نصرالله همانجا ترشی آورد و به جای شیرینی بین بچهها پخش کرد و گفت اگر زنده ماندم میروم و پسرم را میبینم. نصرالله شهید شد و فرزندش را ندید.
خبر بد هم خبر فوت پدر حسام تقینژاد بود که کسی نگفت و حسام هم شهید شد. نه پدر شهادت فرزندش را دید نه فرزند خبر فوت پدر و این حکایت یکی از صدها حکایت جنگ ما بود.