فرهیختگان: بازپرس جنايي كنارتخته كه در جريان تمام عملياتهاي پليس براي دستگيري قاتل زنجيرهاي باند مافيا همراه آنان بود، پس از بازداشت متهم در مدت ٣ روز به بازجويي از مرتضي پرداخته است. بازپرس كشتكار حالا سختترين قسمت پرونده كه تكميل تحقيقات و صدور كيفرخواست است را بايد انجام دهد. در فرصت كمي كه اين بازپرس داشت توانستيم گفتوگوي كوتاهي انجام دهيم كه ميخوانيد.
مرتضي زير شكنجه اعتراف كرده؟
خير. از ابتداي دستگيري شخصا بازجويي از متهم را به عهده گرفتم و هيچگونه شكنجه و آزار و اذيتي در بازجوييها كه سه روز طول كشيد صورت نگرفته است.
صحت رواني متهم را چگونه ميبينيد؟
متهم هيچ مشكل روانياي ندارد و در تمام مراحل بازجويي كاملا خونسرد، راحت و با ذهني آماده درباره اتفاقات صحبت ميكرد.
آيا اين گفته كه ميگويند جسد پدر مرتضي پس از خاكسپاري دزديده شده، صحت دارد؟
اينها گفتههاي خود مرتضي و خانوادهاش است و ما هنوز هيچ مدركي در رابطه با قتل پدر وي به دست نياورديم.
عامل جنايتها انتقامگيري را انگيزه خود ميداند، درست است يا نه؟
تا به امروز در تحقيقات اين موضوع را عنوان كرده است اما خروج از مرزهاي زندگي سالم در جامعه از طرف متهم كاملا مشخص است و اين موضوع كه اين انگيزه بهانهاي براي اقدامات خلافكارانه باشد، وجود دارد.
آيا ثابت شده است كه گروه «هاشم» پدر مرتضي را به قتل رساندهاند؟
خير. در اين زمينه تحقيقات ادامه دارد.
از مادر مرتضي تحقيق شده است؟ او در مورد مرگ همسرش چه ميگويد؟
تحقيقات نخست انجام گرفته است و او نيز همانند ٧ پسرش سرنوشت «ماشاءالله»، همسرش را تعریف ميكند.
سرنوشت اين زن چيست؟
مادر مرتضي به خاطر اينكه تنها بود پس از دستگيري پسرانش به خانه يكي از اقوامشان رفته است.
تمام ٧ برادر متهم در بازداشت هستند؟
بله اما جرائم آنان و اتهاماتشان متفاوت است كه پس از تكميل تحقيقات اعلام ميشود.
مرتضي براي اين ادعا كه پدرش به دستور هاشم به قتل رسيده چه دلايلي ارائه كرده است؟
هنوز پرونده مورد ادعاي آنان بررسي نشده است و تنها ماموران براساس مشاهدات و اظهارات اقوام و آشنايان به يك سرنخهايي رسيدهاند اما از نظر قانون بايد جسد پدر متهم يا آثار و نشانهاي از آن به دست بيايد.
آيا اين انگيزه در صورت اثبات كمكي به متهم ميكند؟
به هيچ عنوان. چون در تمامي روابط اجتماعي برخوردها را قانون تعيين ميكند.
تحقيقات در رابطه با اينكه پدر مرتضي تكتيرانداز باند راهزنان بوده، صورت گرفته است؟
اين موضوع نيز بيشتر از سوي دوستان ماشاءالله و آشنايان اعلام شده است.
مرتضي و كداميك از برادرانش معتاد هستند؟
مرتضي معتاد نيست اما چند نفر از برادرانش اعتياد دارند.
آيا فردي به نام قاسم كه پس از مرگ پدر مرتضي بازداشت شد، كشته شده است؟
خير.
چه سرنوشتي براي اين مرد رقم خورده است؟
به خاطر سنگيني كار و تحقيقات از متهمان و چون بحث قاسم ارتباط كمي به پرونده دارد، تنها موردي كه تحقيقات از شاهدان و متهمان به دست آمده اين است كه وي به خاطر اعلام رواني بودن در پرونده قتل ماشاءالله تبرئه شده است.
چرا مرتضي او را در ليست قتلهايش قرار نداده است؟
وي در اعترافاتش چيزي از او نگفته است.
تبرئه بودن قاسم در آنزمان چگونه رخ داد؟
جسد پدر مرتضي كشف نشد و هيچ مدركي در رابطه با قتل وي به دست نيامد. در ضمن خانواده و خاندان قاسم ادعا كردند قاسم ديوانه است.
مرتضي از چه زماني تصميم به قتلها گرفت؟
خودش ميگويد، از همان پنج سالگي حس انتقام را در وجودش پرورش داده و منتظر فرصتي براي كينهجويي بود.
از چه زماني شما و پليس به مرتضي مشكوك شديد؟
١٠ روز پس از هفتمين جنايت كه ارديبهشت سال ٨٧ بود.
چگونه؟
طبق اظهارات شاهدان جنايت.
مخفيگاه مرتضي كجا بود؟ مثل راهزنان در بيابان زندگي ميكرد؟
مرتضي در مدت جنايات خود سهبار تغيير مكان داده بود. آخرين قتل خود را زماني كه در بوشهر بود انجام داد و سپس به ملاير رفته بود.
احتمال جنايات ديگر اين قاتل سريالي در صورت بازداشت نشدن وجود داشت؟
بله، متهم در اعترافاتش بهصورت ضمني اظهار داشت كه تصميم به قتل افراد ديگري داشته است. در ضمن پيشبينيهاي ما با توجه به موضوعات اين گفتهها را تاييد ميكند.
سومين قرباني مرتضي با بقيه چه فرقي داشت كه ابراز پشيماني ميكند؟
به گفته خود متهم، او تصميم به قتل سومين قرباني به نام فرهاد را نداشته است. فرهاد اصلا جزو اين باند نبوده است و يكي از دوستان مرتضي به او ميگويد كه فرهاد مزاحم ناموسش شده است. مرتضي تصميم داشته به پاي فرهاد شليك كند اما لاستيك خودروی آنها داخل جوي ميافتد و تير به شكم فرهاد ميخورد.
آيا همه مقتولان پرونده سابقهدار هستند؟
برخي از آنان سابقهدار هستند.
در تحقيقات پرونده به افراد ديگري هم مظنون شده بوديد؟
بله. دو نفر كه در نخستين جلسات بازجويي بيگناهي آنان ثابت شد و آزاد شدند.
در پايان عمليات علمي – تخصصي پليس براي دستگيري متهم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
بين دادگستري و نيروي انتظامي تعامل تنگاتنگي وجود داشت. با رئيس دادگستري و سردار مويدي جلسات مكرر و مفيدي داشتيم كه نتايج عالي نيز بهدست آمد و توانستيم متهم را بدون دستگيري بازداشت كنيم.
قاتل زنجيرهاي در برابر خبرنگاران
«مرتضي- ج» عامل اصلي قتلهاي هشتگانه در کنارتخته در جمع خبرنگاران با دفاع کامل از اقدامات خود گفت: در پنج سالگي دو نفر به دستور «هاشم- ک» پدرم را که با او در سرقت از منازل، عشاير و احشام دست داشت و جنايتهاي متعددي را مرتکب شده بودند، ربودند و از آن زمان هيچ خبري از پدرم نشد تا اينکه متوجه شديم توسط «ماشاالله- ج» فرزند عبدالله و به دستور هاشم به قتل رسيده است. متهم افزود: در سال ٦٨ درباره ربودن و قتل پدرم به دستگاه قضايي شکايت کرديم و حتي «اصغر» برادر هاشم در دادگاه اعتراف کرد که چگونه پدرم را به قتل رساندهاند اما هاشم با نفوذ خود و پرداخت پول موفق شد برادرش را از زندان آزاد کند. اين متهم به قتل با بيان اينکه پس از مرگ پدرم با زجر و بدبختي بزرگ شديم، ادامه داد: هميشه از خدا ميخواستم من را به سني برساند که انتقام پدرم و دهها بچه يتيم را از هاشم و اطرافيانش بگيرم. مرتضي مدعي شد؛ همه مقتولان به سرکردگي هاشم در منطقه کنارتخته به انواع جرائم از جمله قتل، زنا و لواط تا سرقتهاي مسلحانه و جزئي دست ميزدند و نفوذ آنها در منطقه مانع از رسيدگي قضايي به اقداماتشان ميشد. اين قاتل زنجيرهاي در پايان گفت: با مرگ هاشم و همدستانش همه منطقه شامل افراد محروم و بيپناه خوشحال هستند که سايه شر از سر آنها کوتاه شده است. وي بيان کرد: از چهار سال پيش از همه گناهانم از جمله مشروبخواري توبه کرده و نماز ميخواندم تا خداوند من را به آرزويم برساند و انتقام خون پدرم را بگيريم. مرتضي در حالي در جمع خبرنگاران به تشريح تلاشهاي خود براي قتل هاشم و همدستانش پرداخت که وي در استفاده از سلاح و بهکارگيري نيروهاي متعدد از توانمندي بينظيري برخوردار بوده است.
قتلهاي زنجيرهاي
«ماشاءالله» اولين قرباني قاتل سريالي كازرون بود. مرتضي او را در تيرماه ٨٤ با شليك گلوله در خانهاش به قتل رساند.
مرتضي با اين انگيزه كه پدر حسن در دوران كودكياش به خانواده وي ستم كرده، حسن را در مهرماه ٨٥ در دامدارياش از پاي درآورد و بدينترتيب جنايت دوم خود را رقم زد. سومين قرباني قاتل جوان فرهاد بود. او در تمام جلسات بازجويي خود از ارتكاب اين جنايت اظهار پشيماني كرده و مدعي شده قصد به قتل رساندن او را در اسفندماه ٨٥ نداشته است.
داوود و شهاب چهارمين و پنجمين قربانيان قاتل سريالي كازرون بودند كه در كوههاي «چهل كفتر» كنارتخته در آذرماه ٨٦ به قتل رسيدند.
ششمين قرباني «شاه رضا» نام داشت كه در ارديبهشت ٨٧ هنگامي كه از سوي هاشم - رئيس باند – براي قتل مرتضي اجير شده بود، در دام مرتضي افتاد و به قتل رسيد. شريف هفتمين قرباني در شهريور ٨٨ از پاي درآمد. پس از مرگ وي پليس توانست در ردپاهاي خود به هويت اصلي عامل جنايت دست يابد. هاشم آخرين قرباني و سردسته باند راهزنان در ١٤ مهرماه سالجاري توسط مرتضي مقابل مغازهاش به قتل رسيد. مرتضي به همراه برادر خود به نام ايوب در چهارشنبه شش آبانماه سالجاري در ملاير دستگير شد. وي با قرار بازداشت موقت به اتهام قتلعمد هشت نفر و سرقت از طلافروشي و نقص عضو صاحب طلافروشي روانه زندان شد.