تصور و برداشت برخي از همشريان اين است كه شهر كازرون، غروبي دلگير و گرفته و غمناك دارد. كه البته از براي آن علت خاصي بيان نمي شود.در خصوص علل انساني، اجتماعي، محيطي و عوامل ديگر مي بايست متخصصين اين امر بويژه روان شناسان و جامعه شناسان بررسي كرده و اظهارنظر كنند اما نگارنده بر سبيل برداشت ها و تجربيات شخصي و شنيدن ديدگاههاي مردم به نتايجي رسيده است كه بر مبناي آنها ، توصيهها و پيشنهادهاي چندي ارائه مي گردد كه اميد است موثر افتد:
1- بدون شك، تزئينات و روشنائي معابر شهر در چشم و ذهن شهروندان مي تواند موجبات انبساط خاطر ومفرح گرديدن و شادماني آنها را فراهم كند به همين علت افرادي كه در ساعات آخر روز و قبل و بعد از غروب به طور تفنني در سطح شهر به گردش و پُرسه و قدم زني مي پردازند معمولاً به سمت خيابان هاي مركزي شهر مي آيند. به طور حتم وجود مغازه هاي تجاري و آموزشي و فرهنگي متعدد و تزئينات داخلي و خارجي آن ها به همراه نورپردازيهاي متنوع و كافي، جاذبه هاي خوبي براي مشغوليت ذهن و فكر افراد ايجاد مي كند و باعث شادي و شعف شهروندان مي گردد اما اكثر خيابان ها و معابر شهر كه فاقد واحدهاي تجاري متنوع هستند و متاسفانه روشنايي لازم هم ندارند موجب دلتنگي و دلزدگي مردم مي شود. جالب اين كه امكانات روشنايي عمومي در معابر خلوت از لحاظ كميت و كيفيت خيلي پايينتر از معابر شلوغ است! چراغهاي سوخته و نيمسوخته، زنگار و جرم گرفته و كهنه و كم نور ، يا آن پايه هاي فرسوده و آسيب ديده و كج و معوج قديمي در اكثر خيابانها و كوچه هاي شهر، رغبت و شوق را از هر بينندهاي سلب مي كند لذا اصلاح موارد فوق به مْفرح شدن محيط زندگي كمك مي كند.
2- تزئينات نماي بيروني ساختمانهاي منازل و اماكن ديگر در شادي بخش نمودن محيط موثر است. در دهههاي قبل جناب آيهالهايماني(امام جمعهي اسبق شهرستان كازرون ) به كرات از همشهريان گله مي كردند كه چرا نماي درون ساختمان ها را زيبا نموده اما نسبت به زيبا سازي نماي بيروني غافل هستند. اين تذكر چقدر بجا و نيكو است واي كاش همه متناسب با توان مالي به تزئينات بيروني ساختمان خود اقدام كنند اگر چه خوشبختانه امروز نسبت به گذشته به اين امر توجه بيشتري مي شود.
3- رها كردن باقيماندهي مصالح ساختماني در پياده روها و حاشيهي خيابان و كوچه ها به طور گسترده، رها شدن اتومبيل هاي فرسوده و قطعات آنها و وسايل خانگي كهنه و رهاشده، متاسفانه چهرهي شهر را زشت و دلگير كرده است. اضافه كنيد به اين موارد، شكستگي جداول معابر و لبهي باغچه، علفزارشدن باغچه ها همراه با گرد و خاشاك و زباله، رهاشدن گندابها و آبهاي خانگي.
4- اقدام خوب چندسالهي اخير شهرداري كازرون در آسفالت كردن كوچهها، چهرهي دروني و مخفي شهر را دگرگون و تميز كرد. اگر اين كار تا آسفالت كامل همه كوچهها ادامه يابد و همگام با آن، پيادهروهاي خيابانها و ميادين نيز اصلاح و تعمير و تسطيح و آسفالت و با موزائيك فرش شود چهره بيروني شهر هم متحول شده و موجبات شادماني و فرح بخش نمودن محيط زندگي شهروندان فراهم مي گردد.
5- الصاق اطلاعيههاي متعدد و بي نظم اموات بر در و ديوار شهر، نصب پارچه نوشتههاي مشكي خانههاي عزادار(اگرچه روند پارچه نويسي نسبت به گذشته كاهش يافته است)، چسباندن تراكتهاي تبليغاتي نهادهاي آموزشي به شكل پراكنده و بي نظم، نصب پارچه نوشتههاي زيارتي و تبليغي توسط نهادها و افراد حقيقي و حقوقي و كهنه و فرسوده و پاره و رهاشدن آنها از جمله مواردي است كه چهره شهر را غبار گرفته و غمبار مي نمايد.
6- برپايي خنچه و يا طبقهاي عزا براي نوجوان و جوان از دنيا رفته در گوشه و نقاط مختلف شهر.
احترام و همدردي با خانواده هاي داغدار جزو فرهنگ مذهبي ماست اما متاسفانه همان گونه كه در هنگام جشن و شادي و عروسي و بزن و بكوبهاي خانوادگي ، رعايت حال همسايگان و همشريان را نمي كنيم و وضعيت روحي و رواني آنها را در نمي يابيم، هنگام گرفتار شدن به مصيبتي نيز حال و حوصلهي عموم مردم را فراموش كرده و توقع داريم همه در عزاي خانوادگي ما حضوري همه جانبه داشته باشند! لذا با راه اندازي كاروان بزرگ تشييع جنازه از آن سر شهر به اين سر شهر همراه با صداي بلندگو، چهرهي شهر را غمبار مي كنيم ! به كرات مشاهده مي گردد حجله و عكس جوان و نوجوان مرحومي در حاشيهي خيابان يا سر كوچه اي همراه با پخش مرثيه سرايي بر پا است اما از اقرباي مرحوم در آن حوالي خبري نيست! مراسم ختم و هفته و چهلم از بدعتهاي خارج از فرهنگ مذهب تشيع است اگرچه در سالهاي اخير محدود شده است اما همين مقدار كه برگزار مي شود پر سر و صدا است و كمتر از آداب مذهبي در آنها مشاهده مي شود و به جاي بر پايي مجالس ذكر و نصيحت و عبرت توسط وعاظ خوش فكر، فقط مجلس مديحه سرائي و غُلُو و تعريف و تمجيد و پذيرايي و تشريفات برگزار مي شود! گاهي اوقات به خاطر اينكه دو يا چند جلسه عزا در يك مكان برگزار نگردد آنها را در دو مكان و يا در دو زمان بر پا مي كنند! اي كاش همهي نهادهاي فرهنگي و فرهيختگان جامعه و آحاد مردم دست به دست هم ميدادند و با خوش بيني و همدلي اين نازيباييها را به آداب خوب واقعي و آرام بخش مذهبي تغيير مي دادند.
7- لازم است گورستان هاي شهر به وسيله ي ساخت ديوار و يا كاشت درختان بلند و سبز، محصور گردد. بر خلاف رويه ي بهداشت عمومي و حتي عرف شرع، گورستان مي بايست خارج از محيط شهري قرار داشته باشد اما بر اثر گسترش فضاي شهر و دلائل ديگر، متاسفانه گورستانهاي كازرون درون بافت مسكوني و در جوار خانهها قرار دارند به گونهاي كه در برخي موارد فاصله رختخواب و سفره خانواري يا سفره سر قبر ميت كمتر از 20 متر است!!!!!! مسئولين شهرستان از همين حالا به فكر تاسيس گورستان جديد در مسافتي دور از مناطق مسكوني شهرستان كازرون باشند چرا كه در اكثر روستاها نيز چنين وضعيت ناگواري وجود دارد. نگارنده معتقد است گاهي اوقات هزينهي صرف شده بابت محصور كردن و انتقال دادن گورستان مي تواند زمينهي شادي و تفريح شهروندان را فراهم ميكند كه از ايجاد و گسترش بوستان ها چنين شادي بر نمي آيد!
8- نوشتارهاي تبليغاتي انتخاباتي و اماكن تجاري و خدماني و فرهنگي و آموزشي و نوشتارهاي بي نزاكت و تفريحي بچهها و نوجوانها بر در و ديوار كوچه و پس كوچه و خيابان و حتي بر لبههاي فضاي سبز و نماهاي ميادين و تاسيسات عمومي، چهرهاي مشمئز كننده و مْنزجر در سطح شهر و شهرستان ايجاد كرده است به گونه اي كه حال هر بينندهاي را مي گيرد. اگر مسئولين فرهنگي و مردم دست به دست هم دهند و بتوانيم ديوارهاي شهر را تميز و زيبا نگه داريم محيطي شاد خواهيم داشت و اين كار شدني است. در همين ايام تابستان كه تعداد زيادي از دانش آموزان و دانش جويان در كلاس هاي مختلف مشغول گذراندن اوقات فراغت هستند فرصت مناسبي است كه نوعي رقابت و مسابقه براي رنگآميزي و نقاشي و نوشتارهاي اخلاقي و انقلابي و ادبي بر ديوارهاي شهر بين نهادهاي مختلف فرهنگي ايجاد گردد، نهادهايي همچون، اداره ارشاد، آموزش و پرورش، اوقاف، حوزه علميه، مساجد، سازمان تبليغات، كانونهاي فرهنگي، شهرداري و شوري، سپاه و بسيج و ارتش، نهادهاي فرهنگي و آموزشي بخش خصوصي .
اي كاش بخش هنگفتي از بودجهي اخير منطقه نفتي كه اخيراً به شهرستان كازرون تعلق گرفته براي امر فوق تخصيص داده شود.
9- از هنرمندان شهرستان كمك گرفته شود و سايل نقليهي عمومي (اتوبوسها، تاكسي، وسايل نقليه ادارات و نهادهاي دولتي و شركتها و .....) با رنگي كه ويژگي بومي ومنطقهاي شهرستان را داشته باشد رنگ آميزي و تزيين گردد.
10- شهرستان كازرون به عللي پر از گرد و خاك است اگر چه بر اثر ساخت و سازهاي متعدد و عمران و آبادي در سطح شهر كازرون، نسبت به گذشته گرد و خاك كمتر شده است. با اين حال شستشوي درختان معابر و بوستانها ، آب پاشي حاشيهي خيابان در بعد از ظهرها، رعايت نظافت عمومي توسط آحاد شهروندان، باعث تميز شدن هواي سطح شهر خواهدشد. در سطور قبل متذكر شدم كه اگر پياده روهاي خيابانها با آسفالت يا موزائيك يا مصالح ديگر مفروش شود تحول چشم گير ديگري بعد از آسفالت كوچهها در سطح شهر ايجاد خواهد شد
11- همشهريان گرامي بايد توجه داشته باشند رفتار فردي و اجتماعي آحاد مردم در انبساط و شادي فكر و ذهن و زدودن گرد و خاك غم و اندوه و گرفتگي روان شخص بسيار موثر است. رعايت نكات اخلاقي و اسلامي در معاشرتها و گفتمانها و رفت آمدها، اميدهاي زندگي را در دلها بيشتر ميكند. دوري از تنگ نظريها، همديگر را با الفاظ زيبا صداكردن ، سوءظن نداشتن، به حق خود قانع بودن، رعايت حقوق ديگران، رعايت بهداشت شخصي، گشاده رويي و لبخند، بيان ذكر مقدس سلام و ..... همه مواردي است كه مي توانيم با انجام آن ها محيط زندگي خود را فرح بخش كنيم. در تجمعات كوچك و بزرگ خود( در صف نانوايي، درصف اداره، ميهماني خانوادگي و ..... ) در خصوص داشتن ها و توانمنديهاي خود، باب گپ و گفتگو باز كنيم. متاسفانه در جامعه ما همه از فقر و نداري و گرفتاري و بدبختي صحبت مي كنند! و دارا و ندار ، ثروتمند و فقير، پولدار و مفلس، برخوردار و وامانده، ايستاده و نشسته، پياده و سواره و ...... همه به يك شكل و اندازه از مشكلات مادي و زندگي صحبت مي كنند! انگار كه هيچ فردي در جامعه، خانه و ماشين و امكانات زندگي ندارد! نق زدن و آه و ناله كردن و از فقر و نداري، گله و شكوه كردن جزء فرهنگ عمومي ما شده است! مْتمكن جامعه فكر مي كند كه اگر اظهار عجز و ناله نكند، چشم مي خورد! لذا در جمع زودتر از شخص ندار از مشكلات و سختي ها سخن به ميان مي آورد!!!
حسن ختام نوشتار اين كه عنصر اصلي يك جامعه، مردم هستند و اگر همهي دست به دست هم دهيم و هريك در حوزه وظائف حقيقي و حقوقي خود براي رفع مشكلات اراده كنيم انشاءاله مورد لطف و مرحمت خدا قرار خواهيم گرفت و يك محيط و جامعهاي پر از اميد و شادي و به دور از غم و اندوه خواهيم داشت. بدون شك اجراي موارد فوق دور از ذهن و دسترس نيست و نيز نبايد توقع و انتظار داشت كه معجزه اي رْخ دهد و يك شَبه مشكلات و نقايص برطرف شود اما اگر اراده جمعي همراه با جرئت و جسارت به خرج دهيم( البته همراه با برنامه ريزي و تدبير و درايت و عقل ) مي توان زودتر به مطلوب و مقصود كه همانا كازروني شاداب است، رسيد و انشاءاله شفق غروب دلگير شهرمان به فلق صبح اميد متحول گردد.
جناب آقای فرشته حکمت لطف بفرمایید در مدتی که حضرتعالی عضو شورای شهر کازرون بودید کدام یک از این اقدامات زیبا و رویایی صورت گرفت.
توجه اين منتقد گرامي رابه نكات زيرجلب مي كنم
1- هنگام مطالعه ي يك متن ،اگرقبل ازتوجه به شخصيت حقيقي وحقوقي نگارنده آن به اصل ومحتواي مطلب دقت گردد قضاوت عادلانه تروواقع بينانه ترخواهدشدكه باكمال تاسف رعايت نكرده ايد!
2- كدام مطلب ازمقاله مذكور،شدني واجرائي نيست؟كه آن را- اقدامات رويايي پنداشته ايد؟!رعايت نظم و انضباط درتشييع وكفن وترحيم اموات والصاق اطلاعيه بردروديوارورهانكردن زباله درمعابرورعايت اخلاق درمعاشرت ها و..... رويائي است؟
3- همان گونه كه درفرازآخرمقاله آمده است مخاطب اصلي نگارنده دراكثرموارد ذكرشده ي اين مقاله ، همانامردم وشهروندان هستند وبراي فرهنگ سازي مي بايست دائما چنين توصيه هائي صورت گيردودراين توصيه هاتفاوتي بين اشخاص حقيقي وحقوقي وجودندارد.لذا تاكيد مي كنم عبارت پاياني مقاله رايك بارديگر مطالعه فرمائيد.
4- برخي مخاطبين هم ،اداراتي هستند كه رئيس آن هادربرابرشوري پاسخگونيست !لذااعضاي شوري مي توانند به آن ها فقط تذكرو پيشنهاددهند به همين علت درمقاله بيان شده كه اجراي آن هابه مديران جسوروباجرات نيازدارد.
5- بخشي كه به وظائف نگارنده درزمان نمايندگي مربوط مي گردداقدامات شهرداري است كه شوراي شهر وظائف تدوين وتصويب برخي قوانين ونظارت براجراي آن را عهده دارمي باشد. دراين رابطه متذكرمي گردم كه انتخاب شهردارفعلي (حاصل عسكري)واقدامات مفيدوبزرگي كه درزمان مديريت ايشان ونيز درزمان آقاي صفائي (شهردارقبلي)درشهرانجام گرديده است همگي متضمن نظرات وديدگاه هاي اين جانب نيز بوده است .كارهائي همچون:آسفالت گسترده وبي سابقه ي كوچه هاومعابر –گسترش تزئينات ومبلمان وفضاي سبزشهري كه نسبت به گذشته بي نظيراست و..... ضمن اين كه براي تداوم وتوسعه ي اقدامات فوق بويژه ساماندهي پياده روهاي خاكي هميشه تذكرداده ام. برخي مواردهم به راي و نظرجمعي شوري بستگي داشته ودارد كه البته هميشه بروفق مراد يك نفرنبوده ونيست !مانند محصوركردن قبرستان هاي شهر.
علی اکبر فرشته حکمت
از پاسخ حضرتعالی که همانا بر روی کاغذ و زبان نوشتار زیبا و قانع کننده است سپاسگزارم ولی ای کاش پاسخی عملی ارائه شده بود.اگر چه نظر و انتخاب مردم شریف کازرون در 2 مرحله انتخاباتی که حضرتعالی حضور داشتید گویای همه چیز بود