آن هیات می روند و دوستان کم بصیرت با فعالیت های شتاب زده، عجولانه و غیر منطقی می آیند و کارهایی انجام می دهند که بنای نگارنده بر آن است که سطوری را به این مهم اختصاص دهد.

که بررسی و ارائه تحلیلی مناسب از این ماجرا نیازمند تقسیم بندی این ماجرا و کارهای انجام شده می باشد که در زیر به آن اشاره خواهد شد؛ اینجانب قبلا از کلیه کسانی که به نوعی در ماجرای این مقاله بررسی خواهند شد پوزش طلبیده و امید است این سطور را به عنوان تذکری دوستانه بدانند نه خدای نکرده نقد یا توهین به ایشان

نحوه و شیوه تودیع و معارفه فرماندار

از آنجا که سنت چنین بوده که در هنگام تعویض و یا عزل و نصب مسئولی مراسمی به پاس زحمات مسئول سابق و بهانه ایی برای دلگرمی و معرفی فرد جدید برگزار می شده که اتفاقا سنت پسندیده ای نیز می باشد و توقع می رود که این اتفاق میمون و مبارک هم برای فرماندار جدید و قدیم کازرون نیز اتفاق می افتاد لکن نکات و موارد مهمی است که بد نیست به واسطه این مقدمه عرض نمائیم:

1- دوستان و سروان فعال سیاسی به خوبی می دانند که مراسم تودیع و معارفه همیشه پس از صدور حکم عزل و نصب برگزار شده و پیش از آن مسئول جدید معرفی می شود که این امر نیز در این عزل و نصب رعایت شده، چرا همانگونه که اعلام قبلی شده بود مقرر گردید در روز 3 شنبه مراسم تودیع و معارفه برگزار گردد که متاسفانه همین دوستان دلسوز فرماندار سابق با کار و تجمع های خود مانع از انجام این مهم شدند و حالا خود آنان وا اسلاما سر می دهند و این عدم برگزاری تودیع و معارفه را محکوم می کنند؛ پس یقینا ایشان فعل خود را محکوم می کنند.

2. برخی این ادعا را مطرح می کنند که چرا بدون اطلاع قبلی این اتفاق می افتد؟ باید گفت: دوستان! شما و ما که خود به خوبی می دانیم که مساله تعویض فرماندار مساله دیروز و امروز نبوده و خود آقایان می دانند که تا ماه قبل از عزل ایشان این مهم در دستور کار بوده، حالا امروز نشد فردا؛ پس باید عرض کنم که برادران من مساله رفتن فرماندار مساله ای قطعی بوده که همه ما و شما در جریان بوده ایم حال همه ناراحتی ها بر سر آن است که چرا این اتفاق در روز یکشنیه 30 خرداد اتفاق افتاد؟

3. البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بعضی از همین دوستان که الان کاسه از آش داغتر شده اند خود محصول این گونه عزل و نصب هستند و حال که به دیگری رسید رویه زشتی کار عوض شده که این خود جای تامل فراوان دارد.

البته در خاتمه ذکر این نکته ضروری است که توقع می رفت قبل از انجام این عزل و نصب با خود فرماندار معزول هماهنگی لازم بعمل می آمد تا خدای ناکرده حمل بر بی احترامی به ایشان نشود.

نحوه منصوب شدن فرماندار

در این خصوص نیز سنت حسنه ای بوده که استانداران محترم لطف می نمودند و قبل از انتصاب با امام جمعه، نماینده مردم و برخی از نخبگان سیاسی شهرستان در خصوص فرد مورد نظر ایشان با وی مشورت و هماهنگی لازم می شده که اتفاقا این مساله هم از جمله سنت های حسنه می باشد که باعث هماهنگی و تعاون هر چه بهتر مسئولین با هم می شود که اتفاقا نکاتی نیز در مورد این مساله هم قابل ذکر است:

1. در ابتدا باید عرض کرد که این سنت قانون یا وحی منزل نیست بلکه تنها یک لطف از ناحیه استاندار است و خدای ناکرده نباید این شائبه ایجاد شود که لطف مکرر به حق مسلم تبدیل می شود، آقایان باید بدانند که این نه قانون است نه ضابطه و نه اجبار و باید؛ این تنها یک لطف است که انجام می پذیرد و تنها حقی که قانونی است برای استاندار است.

2. این حقیقت غیرقابل انکار هم بایستی مد نظر قرار گیرد که آقایان مسئولین در شهر ما یکصدا و متحد نیستند، امام جمعه گزینه ای می دهد، نماینده گزینه ای دیگر؛ این طیف اصولگرا گزینه و طیف دیگر گزینه دیگر، شما بگویید چه کار باید کرد؟ کدام گزینه منصوب شود که در شهر اتحاد ایجاد شود و دیگری کار شکنی نکند؟

3. این نکته نیز قابل ذکر است که در صورت اطلاع قبلی که در بند 1 به بررسی پرداختیم یقینا همه توان گروهی که فرد نهایی از آنها نبود به کار بسته می شد که آن فرد منصوب نشود و باز همان اتفاق از نو تکرار می گردید.

4. ذکر این یادآوری نیز خالی از لطف نیست که آيا خود آقای فرماندار کازرون پس از نظر امام جمعه وقت فرماندار شد؟! هم ما و هم خود شما به خوبی می دانیم که امام جمعه آن زمان به چه کسی نظر داشت و می گفت فلانی و لاغیر.

 

چرا زشتی کار برای ما کم و برای دیگری زیاد است؟ این اتفاق انسان را یاد آن ضرب المثل کازرونی می اندازد که : یه سوزن به خودت بزن یه جوال دوز به دیگری

البته این نکته هم باید عرض شود که بسیار خوب بود که استاندار محترم با امام جمعه و دیگر نخبگان مشورتی نیز انجام می داد ولی این از باب لطف است نه وظیفه و هيچ كس نبايد این حق را  قانونی و ضابطه مند تلقی کند.

شخص منصوب شده در سمت سرپرست فرمانداری

از آنجا که فرد بومی اشراف بیشتری نسبت به شهرستان دارد پس به صورت عادی احتمال آنکه فرد بومی بتواند موثرتر باشد قوت بیشتری دارد اما ذکر این هم نیز ضروری است که نه کازرونی و نه هیچ قوم دیگری حق ندارد که بگوید ما از فلان قوم بالاتریم و فلانی از فلان نژاد است. این نه تنها بر اساس آموزه های دینی صحیح نمی باشد بلکه عقلا نیز صحیح نمی باشد و حتما هم فرد بومی از غیر بومی قوی تر نیست البته ذکر این نکته هم لازم است همانگونه که همه مطلع و آگاهی دارید که سرپرست یعنی مسئول موقت تا قبل از انتصاب مسئول؛ پس سرپرست بالفعل مسئول نیست کما اینکه می تواند مسئول هم بشود ولی تا زمانی که سرپرست است ایشان نقش همان مسئول موقت را دارد نه دائم که البته ذکر موارد زیر جهت شفاف تر شدن قضیه می تواند مهم باشد:

1. ما در اسلام اصلا بحث قومیت و نژاد را نداریم و خود آقايانی که بیانیه می دهند و اعلام موضع می کنند بهتر می دانند که اسلام آمد تا بگوید عدالت، برابری و برادری.

 

آقایان! مگر نه این بود که ثروتمندان در آن زمان اعتراض می کردند و می گفتند آيا ما با فلان برده برابریم؟ تاسف من از آن است که چرا در جراید و بعضا در برخی بیانیه ها با ذکر عنوان بخشدار نورآباد ممسنی و کازرون یا کازرون بزرگ قصد بر فخر فروشی دارند و تحقر دیگری! آیا این متن از اسلام ناب محمدی بیرون آمده یا از....؟

2. باز هم باید گفت که "ان اکرمکم عندالله اتقاکم" نه "کازرونیکم" این چه حرفی است که شمایی که ادعای دین داری می کنید عنوان می‌کنید؟ مگر مالک اشتر اهل مصر بود که مولا علی ایشان را منصوب کردند به عنوان والی آنجا؟ خوب است آنان بگویند ما کشور بزرگی هستیم و اهرام داریم و فلان داریم حالا این بشود والی ما؟!

برخوردهای انجام شده بعد از عزل و نصب

پس از انتصاب سرپرست جدید فرمانداری برخوردهایی ناشی از دغدغه!!! و احساس تکلیف شرعی از سوی بعضی از اعضای محترم حزبی وابسته به اصولگرایان انجام شده که می طلبد به بررسی آن برخوردها پرداخت:

1. شب جلسه ای تدارک می شود و مقرر می گردد که فردا تجمع خواهیم داشت که اعلام اعتراض نمائیم. فردا تجمع را در مقابل دفتر امام جمعه انجام می دهند و بیانیه ای آماده قرائت می شود که برخورد استاندار را محکوم و پس از آن به فرمانداری رفته و ضمن شعار مرگ بر منافق !!! و مسئول غیر بومی نمی خوایم و... به داخل فرمانداری رفته و منتظر حضور فرماندار می شوند و بعد از جسارت های فراوان معترضین و برخورد عاقلانه، سنجیده و منطقی سرپرست جدید فرمانداری، تجمع تمام و افراد متفرق می گردند.

 

حال سوال اینجا مطرح می شود که دوستان ما منظورشان از منافق همان مجاهدین قبل از انقلاب بود؟! و یا این نیز از همان دسته صحبت هایی است که رهبری عزیز می فرمایند: اگر کسی نظر بنده را می خواهد بنده عرض می کنم قلم و صحبتی که باعث به هم خوردن اتحاد می شود محکوم است و این کار را نکنید؟ آن آقایانی که دم از تمدن خود می زنند باید پاسخگو باشند این رسم مهمان نوازی است؟ و آیا این منطقی، عقلانی و مشروع است که بیایی و مانع ورود فرماندار به محل کار خود شوی؟ حال جواب سرپرست محترم که آن آقایان نمی خواهند در این شهر حضور داشته باشد سکوت و جواب نداشتن است؟ من آفرین گفتم به این همه حلم و صبر و متانت ایشان که می گوید: من تکلیف دارم و تا زمانی که تلکیف بر گردنم هست خدمت می‌کنم و از زمانی که به کازرون آمده ام شهروند کازرون محسوب می شوم. 

2. تجمع های شما که کاملا غیر قانونی بود با افراد فتنه گر در چندین ماه پیش چه فرقی داشت؟ چرا وقتی جناح مخالف کار غیر قانونی می کند محکوم و نوبت به شما که می رسد مجاز است؟ آیا شما مجوزی برای تجمع خود گرفتید؟ دوستان عزیز در حزب آیا فراموش کردید در چندین ماه پیش، این افعال را محکوم می کردید؟

3. با کدام مجوز شرعی شما می توانید به بیت المال لطمه بزنید که 2 بار این کار را تکرار و به درب اتاق جلسات فرمانداری و بعد از آن به درب سالن مرحوم مردانی در اداره ارشاد لگد زدید که باعث شکسته شدن قفل شود. این کار شما با کار محکوم شده فتنه گران در چند ماه اخیر چه تمایزی دارد؟

4. فرمودید آبروی نظام را فتنه گران در ماه های اخیر بردند و خود به سالن مردانی که نمایندگان ستادهای دکتر احمدی نژاد حضور داشتند با آن فضاحت وارد و جلسه را به هم زدید؟! این آبروی مردم کازرون نبود؟ این آبروی شهر نبود که ریخته شد؟

5. حق الناس چیزی است که در آموزه های دینی به آن اشاره فراوان شده و حتی آمده که حتی خداوند هم نمی تواند از آن بگذرد حال شما اینها را فراموش کردید و وارد سالن جلسات فرمانداری شدید و با رفتن روی میز جلسه را به هم زدید؟ این ضایع کردن حق مردم است که این مسئولین بنای خدمت و برنامه ریزی برای آنان داشتند. باز هم به این بسنده نکردید و آمدید و جلسه نمایندگان ستاد دکتر احمدی نژاد که از نقاط دور و نزدیک استان آمده بودند را به هم ریختید و حقوق آنان نیز ضایع کردید. امیدوارم برای این کارها هم حجت شرعی داشته باشید.

6. اجازه ندادید که معاون استاندار در جلسه سالن مردانی صحبت کند حال آنکه ایشان با سکوت تمامی حرف‌های 3 نفر از نمایندگان معترضین را گوش دادند و حتی دستور بررسی هم دادند. این هم نشان از اخلاق و فرهنگ است؟

برخوردهای امام جمعه‌ي محترم

این قسمت را از آنجا که امام جمعه محترم در خطبه های نماز جمعه فرمودند انتقاد از ایشان آزاد است را با ادای بالاترین احترامات در خصوص اعلام موضع امام جمعه محترم، بیانیه و خطبه نماز جمعه 4 تیر ماه به وی تقدیم می نمایم :

1. آقای امام جمعه شما در بیانیه‌ي خود عنوان کردید که سرپرست را به رسمیت نمی‌شناسید و نیز در سخنرانی بعد از نماز ظهر پنج شنبه فرمودید گلایه شما تنها به استاندار است! حال این عدم همکاری و به رسمیت نشناختن کار شکنی در قبال فرماندار قانونی است نه استاندار!

2. فرمودید عزل ونصب ها حجت شرعی می خواهد با ادکی اصلاح سئوالی را مطرح می نمایم: عدم همکاری با فرماندار قانونی حجت شرعی نمی خواهد؟

3. فرمودید شما از روز اول عنوان داشته اید که حقوق مردم خط قرمزهای شماست، سئوال اینجا مطرح می شود که اول این عدم همکاری ولو يك ساعت باشد باعث ضایع شدن حق مرم نیست؟ لطمه زدن به فرصت کار در شهر ولو آنکه یک ساعت باشد با عنوان عدم همکاری جزء حق قانونی و تکلف شرعی است؟

4. برخی از بی بصیرتان دست به راهپیمایی و تجمع غیر قانونی زدند و به اموال بیت المال و آبروی شهر لطمه زدند بعد شما ایشان را نخبگان سیاسی خواندید این حب و بغض نیست؟!

5. شما و رئیس دفترتان در سخنرانی هایتان عنوان کردید ما نخبگان سیاسی فراوانی داریم چرا یک نفر از فلان جا را بیاوریم و در بیانیه خود با بزرگ عنوان نمودن کازرون و بحث بخشداری این مدعا را قوت بخشید پس حقیر پا را فراتر می گزارم و قیاس می‌کنم (که البته در قیاس جای هیچ مناقشه ای نیست) ما ایرانی ها داعیه تمدن را داریم و می گوییم ما حقوق بشر داشته ایم و غیرتمند و ناموسی و... حال خداوند پیامبر را از قوم عرب بی تمدن و تجاوزگر و بی فرهنگ منصوب کرد پس ايرانيان بايد مي آمدند و بیانیه مي دادند که نعوذ بالله تا تعویض و عذر خواهی خداوند ما با این پیامبر همکاری نخواهیم کرد؟! چرا که ما مردم شریف ایران بزرگ نبوت پیامبری از قوم عرب را محکوم و به نشان اعتراض با وی همکاری نمی کنیم؟! ما فرهنگ بالاتری از عرب جاهليت داریم!

6. مرام اصولگرایی و مردمی و خاکی بودن فرماندار سابق را عنوان می نمایید چرا از عملکرد و مدیریت موفق ایشان صحبتی به میان نمی آورید مگر هر کس که اصولگرا و مردمی است می تواند فرماندار شود؟ اگر چنین است لطفا بنده را جزء لیست معرفی فرمانداران قرار دهید.

 

حضرت آقا! چرا نمی گویید فرماندر سابق چند درصد از مسکن مهر را به پیش برد؟ بحث پیشرفت مصوبات سفر استانی را نیز بگویید. بگویید چرا کارخانه سیمان کازرون رفت؟ اصلا کجا رفت؟ بگویید پتروشیمی کازرون کجاست؟ زمینش مشخص شد یا آن هم هنوز نه؟ حمایت بی حد و حساب از ایشان نشان چيست؟ 

7. مگر رهبری نفرمود هر قلم، صحب و یا اعلام موضعی که باعث اختلاف و تفرقه گردد محکوم است؟ چرا شما نوشتن بیانیه و طومار را مجاز می دانید؟ مگر نه این است که باعث انشقاق میان اصولگرایان می شود و چرا به دلسوزان نسبت های ناروا و به زیاده خواهان نسبت نخبگان سیاسی می دهید؟

8. این عدم همکاری به بیت المال لطمه می زند چرا که چه شما بخواهید و چه نخواهید ایشان در طی مدت زمان تصدی سرپرستی فرمانداری خود از بیت المال حقوق می گیرد و عدم همکاری شما موجب تضييع بیت المال خواهد شد.

9. فراموش نکنید فتنه گران نیز آشوبگران را نخبه سیاسی و آشوبگران را نمایندگان مردم و جمعیت محدود خود را بی نهایت می پنداشتند حال آنکه ما و شما به حقیقت ماجرا آگاه بوده و هستیم.

در خاتمه باید خطاب به معترضين عرض کنم: آقایان! دست بردارید و به اسلام ناب مراجعه کنید، این است که عامل نجات ماست و بر اساس فرامین رهبری عزیز به وحدت و همدلی بیندیشيم البته نقد لازم و امر به معروف و نهی از منکر واجب است.