بازنشر/
از همان اوايل جنگ تحميلي كه كازرون به عنوان عقبهاي مطمئن و مناسب براي سكونت خانوادههاي نظاميان و نگه داشت ابزار، وسايل،لجستيك و پشتيباني استان ساحلي مرطوب و شرجي بوشهر مطرح ميشد، موضوع مركز استان شدن كازرون در اذهان بعضي دستاندركاران خطور كرده و مطرح ميشد.
زيرا كه كازرون علاوه بر امتيازات تاريخي، اقليمي، اقتصادي،تجاري و آب و هوايي .... از امتيازات خاص ديني، فرهنگي و انقلابي برخوردار بوده است و از لحاظ اقتصادي تجاري و صدور محصولات متنوع كشاورزي براي استانهاي مجاور، تامين كننده و رونق دهنده بازار و از لحاظ فرهنگي ديني و انقلابي تاثيرگذار و پشتيباني كننده بوده است.
ولي متاسفانه بعد از گذشت دهها سال به علت در بنبست قرار دادن آن در زمان ستمشاهي و عدم برخورداري از راههاي ارتباطي و مواصلاتي و با توجه به بي ادعايي مردم انقلابي و نجيب آن و بيتوجهي مسئولين استاني و.... پيشرفت قابل توجه و در خور استعدادها و ظرفيتهاي موجود آن نداشته است و اين عدم شرايط توسعه و پيشرفت و سرمايهگذاري و فراهم نبودن زمينههاي شكوفايي استعدادها و استفاده از ظرفيتها و به كارگيري نيروهاي تحصيل كرده و مدير و مدبر باعث مهاجرت بيرويه نيروها و استعدادهاي انساني و خروج سرمايههاي اقتصادي و به هدر دادن ظرفيتهاي بالقوه تعالي و ترقي مادي و معنوي شده است.
پر واضح است كه تقسيمات كشوري در رده استاني و شهرستاني هم بايد در جهت توسعه و پيشرفت باشد و براساس ملاك و معيارهاي كارشناسانه و قانونمند و در حد ضرورت انجام گيرد. زيرا كه افزايش يك استان يا شهرستان هزينههاي سنگيني براي دولت و ملت دارد و اگر اين افزايش براساس ضرورت و ملاك و معيارهاي تعيين شده نباشد خيانت بزرگي به ملت و مملكت است.
بنابر موارد فوق نبايد با تنگ نظري يا سهلانگاري جلو توسعه و پيشرفت را گرفت و نبايد با ناديده گرفتن ضرورتها و ملاك و معيارها و يا با اعمال سلايق و منافع شخصي و گروهي هزينههاي سنگيني را بر دوش دولت و ملت بار كرد.
يقيناً براي دلسوزان جامعه در مواجهه با اضافه شدن استانها و شهرستانها، اين سئوال پيش ميآيد كه آن چه تا به حال در تقسيمات استاني و شهرستاني رخ داده و ميدهد واقعاً بر اساس ضرورت و قانون بوده است. و يا با اعمال نفوذ وزير و يا با فشار و تحميل وكيل، آن هم صرفاً براي جلب و جذب و يا حفظ و نگهداري ”آراي انتخاباتي" براي دوره آتيشان و يا براي اداي ديون انتخاباتي به مردمي كه به آنها قول و وعده دادهاند و ايجاد توقعات نابجا كردهاند،كه اگر اينچنين باشد با توجه به هزينههايي كه در اين رابطه بر دولت بار ميشود وزير و كيل در محضر خداي متعال مسئولند.
اميد است آن چه تا به حال در اين رابطه انجام گرفته است در حد ضرورت و بر اساس ضوابط بوده باشد.
بهرحال به نظر ميرسد الآن چند بخش از بخشهاي شهرستان كازرون نسبت به بخشهايي كه در چند سال اخير در استان فارس و استانهاي همجوار شهرستان شدهاند، و با توجه به جميع جهات سياسي،امنيتي، فرهنگي،اجتماعي، اقتصادي، جمعيتي و...، داراي شرايط شهرستان شدن ميباشند كه به نظر نگارنده به ترتيب اولويت عبرتند از:
الف) بخشهاي خشت و كنارتخته، با ادغام اين دو و با توجه به سابقه ديرينه فرهنگ و مدنيت و اقتصاد و بازار و مساجد و حسينيهها و مصلاي نمازجمعه و اقامه نمازجمعه از همان سالهاي اوايل انقلاب در حالي كه بعضي از شهرستانها فاقد آن بودند. و وجود نخلستانها،باغها و مزارع پربار آن.
ب) بخشهاي قائميه و نودان: با ادغام اين دو و با توجه به سالها مركزيت بخش كوهمره در نودان و قائميه كه در سه راهي و لولاي سه استان قرار گرفته و با ويژگي مهاجرپذيري كه جمعيتي روبه رشد داشته و دارد.
ج) بخش جره و بالاده: با توجه به قدمت و گستره جمعيت و پراكندگي روستاهايش و تنوع محصولات باغي،دامي و زراعيش.
با پيدايش اين توسعه شهرستاني ضرورت ايجاب ميكند كازرون كه قبلاً مركز و محور بوده بعد هم به عنوان استان يا فرمانداري ويژه محور و مركزيت شهرستانهاي جديدالتاسيس و حتي شهرستانها نورآباد و رستم ممسني كه قريب چهل و چند سال پيش بخشي از كازرون بوده و حتي شهرستان فراشبند كه قرابت فرهنگي-اقتصادي خوبي با كازرون داشتهاند جزء اين استان يا فرمانداري ويژه جديدالتاسيس قرار گيرند.
البته آن چه بسيار مهم است اول تعيين حدود و ثغور شهرستانهاي جديدالتاسيس ميباشد، به طوري كه هويت هر كدام خدشهدار نشود. مثلاً در تعيين حدود شهرستان قائميه كوه كه مرزي طبيعي است باشد و حتماً تنگ چوگان و شاپور و امامزاده سيدحسين جزء كازرون قرار گيرد. دوم حفظ وحدت و برادري است كه از همه مهمتر است.انشاا... كه مسئولين كازرون و كازرونيها هم مانع توسعه و پيشرفت و شهرستان شدن بخشهاي مذكور نيستند.
با توجه به اختلافاتي كه در شهر كازرون وجود دارد اين شهر نابود خواهد شد چون اهالي بخش هاي ديگر با هم متحدند.
ما جوانان ایل قشقایی، خواستار تشکیل استانی به نام "فارس جنوبی و قشقایی" یا نامی دیگر با پسوند"قشقایی" هستیم.
این استان از شهرستانهای کازرون،فیروزآباد،قیر و کارزین،نوراباد و ممسنی،فراشبند،کوار و رستم تشکیل میشود و مرکزیت استان هم شهر کازرون است.
در صورت خواستار محقق شدن این طرح و همصدا شدن با هم جهت تشکیل این استان، میتوانید به آدرس f.qash@yahoo.com ایمیل بفرستید.
اگر ما و شما کازرونی ها و نورآبادیها هم صدا شویم، میتوانیم نمایندگان شهرهایمان را متحد کنیم تا درمجلس، یکصدا این طرح را پیگیری کنند
لطفا سریعتر جوابتان را به ایمیل اینجانب ارسال نمایید
با تشکر.
لطفا این طرح عاقلانه را پیگیری کنید
من هم به سهم خودم شما رو حمایت میکنم
درود بر آزادی و مستقل شدن و درود بر شما
در ضمن نام فارس جنوبی و قشقایی یا بیشابور نام برازنده ای است...
با تشکر
بدرود
بعضیا واسشو خیلی عجیبه که کازرون استان بشه
دوستان خیلی از شهرایی که الان مرکز استان هستن زمان خودشون واسشون خیلی عجیب بوده که مرکز استان باشن، ولی شدن
خیلی از شهرا هم که الان ادعای مرکز استان شدن دارند اولش واسشون عجیب بوده اما الان عادی شده و سفت و سخت در حال پیگیری هستن
یک نکته دیگه هم که وجود داره اینه خیلی از شهرا با وجود جمعیت قابل و توجه و داشتن همه شرایط استان شدن به علت اینکه در همون منطقه شهری رقیب دارن نمیتونن استان بشن.
مثل جهرم و لار و فسا. نیشابور و تربت حیدریه و خیلی از شهرای دیگه. اما کازرون در غرب فارس رقیب نداره
ضمناً هر شهرستانی مایل نبود جزء کازرون باشه ما حرفی نداریم هرچه استان کوجکتر خدمات رفاهی بیشتر.