شهید حسین كرمی همواره سعی مینمود نقصها و ضعفهایی كه در خودش مشاهده میكرد را برطرف کند. خدا میداند كه در این خصوص او موفق بود تا به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
میآمد و بیقرار چون دریا بود
پا تا به سرش چو لالهی صحرا بود
پر شورترین ترانهی لاله عشق
خاموشترین و در دلش دریا بود
شهید غلامعلی (حسین) کرمی به روایت حاج رحیم قنبری:
ایشان بعد از مجروحیت سال 59 در سوسنگرد مجدداً وارد منطقه جنگی (كردستان و جنوب) شد، تا اینكه در سال 64 با هم به تیپ مستقل 33 المهدی وارد گردان فجر شدیم با اینكه به ایشان پیشنهاد میشد یك گردان را تحویل بگیرد، او بیشتر اصرار داشت كه به عنوان یك بسیجی باشد.
شب عملیات والفجر 8، گروهان سوم كه فرماندهی آن را شهید حمد خورشیدی به عهده داشت، در جادۀ ام القصر وارد عمل شدیم و در مرحلۀ اول كارخانۀ نمك فاو را تصرف كردیم و در درگیری دریاچۀ نمك شهید حسین كرمی شجاعانه میجنگید، آن شب، درگیری ما با گارد ریاست جمهوری عراق بود، اما به یاری خدا و دلاوریهای نیروهای اسلام مانند شهید كرمی، دریاچۀ نمك را با هزاران شهید از آنها گرفتیم، و دو روز در آنجا پدافند كردیم.
یكی از كسانی كه به دلیل پیروزی در عملیات جایزه دریافت كردند، شهید حسین كرمی بود. سپس به عنوان فرماندۀ گردان فاطمه الزهرا (س) از لشكر 33 انتخاب گردید. ایشان همراه با گردان فاطمه الزهرا (س) به خط پدافندی دریاچۀ نمك فاو اعزام شدند.
در سال 65 پیشنهاد تشكیل یگان قائم از طرف فرماندهی لشكر به ایشان داده شد، و بعد به تیپ قائم فرماندهی سردار علی نجفی به جنوب برگشت. شهید كرمی گردان سلمان را فرماندهی میكرد و برای دومین بار در عملیات كربلای چهار وارد عمل گردید و بعد از این عملیات، گردان خود را برای عملیات كربلای 5 بازسازی نمود.
گردان سلمان وارد عملیات شدند و ادامۀ عملیات از گردان فجر گرفته شد و كانال پرورش ماهی در شلمچه تصرف شد، به كمك یكدیگر فرماندهی دشمن را كه در كنار كانال ماهی بود و خیلی استقامت میكرد تصرف نمودیم.
شهید حسین كرمی اینقدر آن بعد از ظهر آر. پی. جی زد كه از دو گوشش خون میآمد و تعدادی از عراقیها هم به هلاكت رسیدند، ما همه به او گفتیم كه به بیمارستان برود ولی او قبول نكرد، و نبرد را ادامه داد.
شهید غلامعلی (حسین) کرمی به روایت حاج فضل الله نوذری:
هرگاه نام كانال پرورش ماهی را در شلمچه میشنوم به یاد شجاعت شهید حسین كرمی میافتم وی در عملیات كربلای 5 كه قسمتی از این كانال جزو مأموریت گردان سلمان بود، در كمترین مدت ممكن به اهداف از پیش تعیین شده دست یافت، چون این كانال یك نقش اساسی داشت و از نظر اقتصادی مؤثر و همچون یك مانعی بر سر رزمندگان اسلام بود. آنها بخش شرقی را تصرف و حركات دشمن را مختل كردند. روی این كانال چندین پل بود كه آنها پلها را كنترل میكردند ولی شمالیترین قسمت آن به دست عراقیها بود.
شهید كرمی فردی با ذكاوت بود، همین باعث شد در كمترین مدت، خودش را در جایگاه فرماندهی قرار بدهد او همیشه - حتی در صحنههای شدید نبرد - اخبار را گوش میداد و به همین دلیل قدرت تحلیل بالایی داشت.
شهید غلامعلی (حسین) کرمی به روایت حاج عبدالحسین طبیبی:
در سال 1360 و 1361 كه به عضویت سپاه در آمده بود با وی آشنا شدم. شهید حسین كرمی همواره سعی مینمود نقصها و ضعفهایی كه در خودش مشاهده میكرد را برطرف کند. خدا میداند كه در این خصوص او موفق بود تا به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
او به اسلام و انقلاب و امام شدیداً عشق میورزید و همواره عاشق خدمت به انقلاب و مردم مخصوصاً محرومین و مستضعفین بود.
از نظر فعالیتهای مذهبی و عبادی از بچههای مخلص و مذهبی بود. در اكثر مراسمات عبادی شركت داشت، انگیزۀ اصلی او كه عاشق جبهه بود از روی ایمان و اعتقاد بود.
او رفتن به جبهه را هم جزیی از مراسم عبادی میدانست، دنباله رو و پیرو خط امام بود و در راهپیماییها فعالانه شركت میكرد.
توصیۀ شهید عزیز همیشه به دوستان این بود كه باید تا آخر جنگ در جبهه باشیم و جبهه را خالی نكنیم، هدف او از رفتن به جبهه در مرحلۀ اول اجرای فرمان امام (ره) كه از نظر او تكلیف شرعی محسوب میشد، و بعد دفاع از انقلاب اسلامی كشور عزیز ایران و دفاع از ناموس بود. غیر از این فكر نمیكنم هدفی دیگر داشت. اكثر دوستان كه او را میشناختند، غیرت و جوانمردیاش را تحسین میكردند.