ضمن عرض تشکر به خاطر اینکه دعوت را پذیرفتید لطف کنید اجمالا خودتان را معرفی کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده امین رصاف از طلاب حوزهی علمیه ی قم هستم و تقریبا 13 سال است که افتخار تحصیل در حوزه را دارم حالا اگر چیز بیش تری نیاز است خدمتتون عرض کنم.
لطف کنید کمی از سوابق اجرایی تان را بیان کنید ؟
خب واقعیت این است که من تا الان مسئولیت به آن معنايی که مسئولیت اجرايي باشد نپذیرفتهام و نداشتهام منتها در عرصهی مسائل فرهنگی و کارهای خودجوش مردمی و فرهنگی که همواره به این نوع فعالیتها علاقهمند بودم فکر میکنم در حدود 4 _ 5 سال مسئولیت طرح معراج حوزهی علمیهی مکتب الصادق را داشتم و الان هم که مسئولیت کانون پیامبر اعظم(ص) و هیات فاطمیون را دارم و در قم هم مسئولیت هیات سیدالشهدا و مرکز علمی _ فرهنگی معراج را به عهده دارم.
در رابطه با طرح معراج توضیح کوتاهی بدهید تا بعد وارد مسايل مربوط به هیات و کانون بشویم ؟
طرح معراج اندیشه قبل از اینکه بنده مسئولیتش را بپذیرم توسط دیگر رفقا در حوزهی علمیهي كازرون راه اندازی شده بود و کار تا حدی پیش رفته بود و یکی دو سال از راهاندازي آن ميگذشت که ما مسئولیت آنرا پذیرفتیم.
هدف ما در طرح معراج اندیشه این بود که بتوانیم در سطح شهرستان برای نسل جوانی که تشنهی معارف اسلامی هستند چه در سطح بسیج و چه در سطح مساجد، مدارس و جاهای مختلفی که این علاقهمندی وجود دارد بتوانیم یک فضايی ایجاد کنیم. با توجه به پتانسیلی که در دوستان طلبه مان بود و این ها اکثرا خودشان کسانی بودند که از متن مساجد و بسیج وارد حوزه شده بودند و با نیازهای دانش آموزان، با نیازهای دانشجوها و با نیازهای بسیجیان از نزدیک و به نحو ملموس آشنا بودند و به طور طبیعی میتوانستند برای آن ها برنامههای عقیدتی را دنبال بکنند از آن ها استفاده می کردیم و عملا یک ارتباط خوبی بود بین روحانیت و جوانها در مسائل مختلفی که همه در حوزهی مسائل اعتقادی بود اعم از تفسیر، کلام، مباحث و مسائل روز و نهج البلاغه، درسهايي از مسايلی که مربوط به اخلاق در خانواده میشد همهی این ها را سعی میکردیم در یک دورهی فشردهی 45 روزه بگنجانیم
اين طرح الحمد الله با استقبال خوبی از طرف جوانها چه خواهران چه برادران مواجه میشد اما یک برنامهی موقت بود یعنی در حقیقت این نبود که بخواهیم ادامه دار باشد یک برنامهی مقطعی هر سال در تابستان اجرا میکردیم مثل «طرح ولایتی» که هر ساله در سطح كشوري برگزار میشود.
طرح معراج یک چیزی شبیه طرح ولایت اما در سطح شهرستان بود كه سعي ميكرديم یک مقداری از نیازهای اعتقادی نسل جوان را درونش بگنجانیم و پاسخگو باشیم. خب! در این ارتباطات طبیعتا بخشی علاقهمند به طلبگی میشدند قطعا یک بخشی از کسانی که میخواستند وارد دانشگاهها بشوند هم با مسايلی که لازم بود آشنا میشدند. خروجی خوبی داشت چه در سطح دانشگاه چه در سطح حوزه کسانی که بالاخره یا آشنا میشدند با حوزه یا وارد دانشگاه میشدند عملا افراد معتقدی بودند که الان هم ما تا حدی با آن ها مرتبط هستیم و افتخار ارتباطمان هنوز با آن رفقا وجود دارد و همه موفق هستند .
چه عاملي باعث شد که شما مسئولیت هیات فاطميون را بپذیريد؟
در عید سال گذشته یک جمعی از دوستان هیاتی که دغدغهی مسائل فرهنگی داشتند و از قبل هم با آنها در ارتباط بوديم، اصرار کردند که ما دوست داریم یک روحانی به عنوان محور کارهایمان قرار بگیرد و بر کارهایمان نظارت داشته باشد. خب! من هم بخاطر مشغلههاي علمي و اینکه بخش عمدهای از سال را در شهرستان نبودم راغب نبودم كه اين مسئوليت را بپذيرم اما بعد از اصرار زیاد رفقا این احساس را کردم که الآن اگر ما در این حد هم همکاری نکنیم ممکن است این جمع خوبی که دور هم جمع شدهاند از هم پاشیده شود و یا به آن اهدافی که میخواهند و دنبالش هستند نرسند من هم پس از بیان شرطها و دغدغههايي که داشتم اين مسئوليت را پذيرفتم. از جمله شرطهاي من اين بود كه لازم ميدانستم اين هیأت در كنار يك كانون فعاليت داشته باشد که بتواند علاوه بر برگزاری مراسمها، برنامههای فرهنگی را به طور پیوسته ادامه بدهد. به نظرم اگر قرار بود که تنها یک برنامهای وجود داشته باشد؛ یک مداحی، سخنرانی، یک جلسهای برگزار شود من براي پذيرش اين مسئوليت ضرورتی احساس نمیکردم اما اگر یک کانونی با محوریت فعالیتهای فرهنگی راهاندازی میشد خب من آن موقع این احساس تکلیف را میکردم و به خاطر اینکه رفقا شرطهای ما را پذیرفتند من هم این مسئولیت را پذیرفتم.
به نظر شا عمدهی فعالیتهای یک هیات فرهنگی - مذهبی چه نوع فعالیت هایی میتواند باشد؟
عمدهی فعالیتهای هیات قاعدتاً فعالیتهايي است که در راستای برگزاری مراسم اهل بیت(ع) است این یک واقعیتی است. اما اینکه نوع برگزاری این مراسم به چه شکل باشد اینجا است که ما همواره بحث داشتیم یعنی این نباید باشد که افرادی که در هیات برای عزاداری یا برای برگزاری مراسم میلاد جمع میشوند به صرف این باشد که مثلاً بیاييم یک استفادهي معنوي بکنیم، بعد هم برویم خانههایمان؛ هیات همواره در گذشته علاوه بر کارکرد فرهنگی و معنوی کارکرد اجتماعی هم داشته است و الان هم همین طور باید باشد و بحمد الله ما سعی کردیم به هیات کارکرد اجتماعی هم بدهیم یعنی هيچ هیاتی نمیتواند بگوید که من میآیم برای اباعبد الله گریه میکنم، سینه میزنم، مراسم بپا میکنم اما اینکه در جامعهی من چه اتفاقی میافتد این دیگر به من مربوط نیست هر اتفاقی میخواهد بیفتد در حالی که اگر ما نگاهی به گذشته کنیم میبینیم که همین هیاتهای مذهبی بودند که زمینه ساز انقلاب شدند الان هم به اعتقاد من همین هیاتهای مذهبی است که باید در دفاع از ارزشها و در دفاع از خون شهدا و در دفاع از انقلاب و اسلام پیش قدم و پیش گام باشند و ان شاء الله در نگاه بلندشان در زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عج) این ها باید پیش قدم و پیش گام باشند بنابراین اگر خروجی هیات انسان بیتفاوت باشد قطعاً این نباید اسم هیات را روی خودش بگذارد.
هیات باید خروجیاش شهیدپرور باشد. خروجی هیات باید انسان دردمند باشد انسانی باشد که واقعا یک فرد دلسوز برای زندگی و امورات اجتماعاش است .
یکی از نکات مثبت هیات فاطمیون استفاده از مداح و سخنران بومی است، استدلال شما برای این کار چیست؟
پیش از اینکه من مسئولیت بپذیرم دوستانی که این هیات را راه اندازی کردند این احساس را کردند که در شهرستان به نیروهای بومی بیتوجهی و کمتوجهی میشود در عین اینکه نیروهای بومی توانمندیهای خوبی دارند که اگر از آنها استفاده شود حقیقتا میتوانند جوابگوی نیازهای شهر باشند.
بر اساس همین استدلال آمدند و با خودشان یک برنامهای گذاشتند که از نیروهای بومی استفاده کنند تا استعدادهای شهر ضایع نشود و واقعا هم ما این احساس را داریم؛ بعضاً دوستانی که در جاهای مختلفی از کشور چه مداح، چه سخنران از آنها استقبال خوبی میشود.
خب! چرا از این ها در شهرستان استفاده نشود و طبق آیهی «نفر» که خداوند متعال با تأكيد زیادی از مومنین میخواهد که چرا یک عدهای نمیروند برای تعلیم علوم دینی و برای تفقه در دین؟ چرا یک عده کوچ نمیکنند؟ در ادامه وقتي علت را بیان میکند، ميفرمايند: برای اینکه برگردند و اقوام خودشان را انذار بدهند. بنابر این انسان احساس میکند کسی که متعلق به یک مکانی است چه سخنران باشد و چه مداح بر ديگران اولویت دارد .
این رویکردی بوده که از قبل از اینکه بنده مسئولیت بپذیرم وجود داشته و من هم آن را قبول دارم البته اعتقادم این است که ما به طور حداکثری از نیروهای بومی استفاده بکنیم ولی حالا گاهی از نیروهای غیر بومی هم استفاده کنیم اشكالي ندارد. من خودم در صدد این هستم که این را نيز برای رفقا جا بیندازم که این هم اشکالی ندارد ولی اصل مساله این است که بیشتر از نیروهای بومی استفاده بشود، از توانمندیهای اینها استفاده بشود، به اینها بها داده شود.
این یک امر مسلم و روشن و مفیدی است ولی من خودم این مساله را که بگوييم به طور مطلق همیشه فقط از نیروهای بومی استفاده كنيم را نيز قبول ندارم
اما قاعدتا مسالهي بومي بودن مداحان و سخنرانان خیلی برای هیات مفید بوده علتش هم مسلم است وقتی نیروی بومی را ما بها دادیم نیروی بومی خانوادهاش در شهرستان هستند، خودش مراجعهاش بیش تر است، در شهرستان حضور دارد برای اینکه یک هیاتی هیات باشد و سر پا نگه داشته شود؛ اینکه مداح و سخنران دم دستش باشد خیلی خیلی موثر است و باعث میشود که هیات واقعاً ضمانت اجرايي فوق العادهای برای ادامهی کار پیدا بکند اما آن هیاتی که همواره دنبال اين است كه مداح و سخنراني را پیدا کند، خب قطعاً با مشکلات زيادي از قبيل مشكلات مادی مواجه ميشود. معمولا هیات ها با مشکلاتی روبرو هستند كه در دراز مدت افت و خیز پیدا ميكنند. فراز و نشیب های زیادی متوجه هیات خواهد بود اما وقتی که تمرکز بر نیروهای بومی باشد قاعدتاً یک روال معتدلی را یک هیاتی میتواند برای خودش داشته باشد و الان هیات فاطمیون هم همین طوری است.
در بین فرمایشاتتان گفتید که شما اصرار بر راه اندازی کانون فرهنگی در کنار هیات برای گسترش فعالیتهای فرهنگی هیأت داشتید، بفرماييد آیا این فعالیتهايي که مدنظر شما بود در قالب بخش فرهنگی هیات فاطمیون قابل اجرا نبود که شما به فکر کانون افتادید؟
چون از هيأتها بیشتر جنبهی برگزاری مراسمها در ذهن عموم و جوانها نقش بسته به گونهای که وقتی نام هیات را میشنوند بیشتر نگاهشان این است که بروند و در مراسم هیات شرکت بکنند خب معمولا برای کارهای فرهنگی، برای برنامهریزی مسائل اعتقادی و ... آن نگاه در جامعه وجود ندارد. لذا چون این حالت وجود داشت و ما میخواستیم یک کاری بکنیم که بالاخره برنامههای فرهنگیيی هم در ذهن عمومی داشته باشیم و واقعاً آنها را جذب به مسائل فرهنگی بكنيم، لازم بود یک قالبی که ذهن عموم جامعهی ما نسبت به آن آشنا باشد را در مسائل فرهنگی در کنار هیات قرار بدهیم که احساس کردیم کانون قالب مناسبی است که هم وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی است و معمولاً هم در قم به ما سفارش میکنند که این کانونهای فرهنگی را تقویت کنید ما هم کانونهای فرهنگی را تقویت کردیم و هم این اتصال کانون به هیات باعث شد که هیات را فعال بکند.
اهم فعالیتهای هیات را در این مدت اخیر بیان کنید؟
هیات در این مدتی که بنده مسوولیتش را پذیرفتم تقریباً میشود گفت که مراسم ویژهای برای اکثر ولادتها و شهادتها در سطح شهرستان برگزار كرده و واقعاً یکی از هیاتهای بسیار فعال است؛ ما در طول یک ماه ممکن است که چندین ولادت و شهادت داشته باشیم، ما می خواستیم این جا یک جایی باشد که بالاخره عموم جامعه به آن مراجعه کنند که این را به طور طبیعی هیات دنبال میکرد .
در ماه مبارک رمضان ما بحث مناجات را که همواره احساس کردیم مورد غفلت است و توجه خاصی به این مقوله نمیشود (با این که بالاخره مناجات در ماه رمضان یک مسالهی مهمی است)، سعی کردیم به اين موضوع توجه خاص کنیم.
بحث اعتکاف را سعی کردیم با یک رویکرد بهتری به آن توجه خاص داشته باشيم و برای این مراسم مهم مذهبی برنامهریزی داشته باشیم. همچنین علاوه بر این برنامهها در عرصه مسایل اجتماعی مثل زمانی که مقام معظم رهبری میخواستند تشریف بیاورند به شهرستان، ما هیات را فعال کردیم و رفقا را واقعا به طوری بسیج کردیم که توانستند یک تاثیر خوبی برای استقبال از مقام معظم رهبری داشته باشند و با همکاری با نهادها و کانونهای دیگر و افراد موثر یک فضای خوبی را ایجاد کنند، البته همهي برنامهها اينها نبوده بلكه برنامههای مختلفی بوده که اینها مهمترین آنهاست.
همان طور که میدانید یکی از دغدغههای كه دربارهي هياتها وجود دارد، دوری از آسیبهای عزاداری است. در بخش مداحی برای جلوگیری از این مهم چه کارهایی انجام دادهاید؟
در چارت تشکیلاتی کانون به منظور نظارت، ارزیابی و پیشرفت مداحان هیات ما بخشی را پیش بینی کردهایم به نام بخش مداحان که وظیفهی این واحد که تحت واحد مراسمات به فعالیت میپردازد، برنامهریزی برای مداحان و جهت دهی به شعرها و در ادامه برگزاری کلاسهای آموزشی برای رشد اطلاعات آنان میباشد که تاکنون یک دوره کلاس آموزش مداحی با محوریت ادبیات، موسیقی و تاریخ اهل بیت(ع) در سطح مقدماتی هم برای مداحان هیات و هم برای عموم برگزار شده است .
در ارائهی معارف از طریق سخنرانی چه کارهایی را انجام دادهاید و اصولا از چه نوع مباحثی در سخنرانیها استفاده میشود؟
معمولا سعی کردهایم در هیات مباحثی را مطرح کنیم که ضرورت دارد و تا به حال هم سلسله مباحثی را با همین رویکرد ارایه داده ایم. مباحثی مثل آسیب شناسی جریان عاشورا، انسان عاشورایی، محبت اهل بیت و ...
غير از حضرتعالي تاكنون از چه شخصيتهايي براي سخنراني در هيأت استفاده شده است؟
یکی از مشکلات اساسیيی که هیات فاطمیون دارد تغییر مکان مداوم است. آیا برای رفع این مشكل تاکنون کاری انجام دادهاید؟
پيگیریهایی انجام دادهایم که امیدواریم به ثمر برسد.
هزینهی فعالیتها و مراسمات هیات چگونه تامین میشود؟
از طریق کمکهای مردمی و البته به مقدار اندکی هم از طریق برخی نهادهای مسوول.
مهم ترین برنامه هايي که در هيأت برای آینده تدارک دیده اید چیست ؟
واقعاً چنین نیست که ما در فعالیتهایمان دنبال یک کار مقطعی و یک کار روبنايي باشیم اما به طور مشخص بعضی از مناسبتها را سعی کردهایم برایش برنامهی ویژه و خاص داشته باشیم که اشاره کردم در ماه مبارک رمضان سعی کردیم این کار را انجام بدهیم. در ماه محرم و همچنین دههی فاطمیه ان شاء الله برنامهی خاص داریم. سعی میکنیم که نمایشگاهی داشته باشیم و در حد امکان دوستانمان الآن مشغول هستند که بتوانند نرمافزاری را در رابطه با حضرت صدیقهی طاهره فاطمهي زهرا (س) آماده کنند که ان شاء الله در کنار نمایشگاه این نرم افزار هم در اختیار بازدید کنندگان قرار بگیرد .
کانون پيامبر اعظم (ص) از چه زماني راهاندازی شد؟
تقریبا از ابتدای تابستان امسال این کار راه اندازی شده و هم اکنون هم دارد فعالیت هایش را ادامه میدهد .
چه بخشهایی را برای سازماندهی کانون در نظر گرفتید؟
کانون بخشهای مختلفی دارد از جمله معاونت فرهنگی، بخش پشتیبانی که شامل تدارکات و تبلیغات میشود، واحد نیروی انسانی، واحد مراسمات که عملاً همان هیات فاطمیون است، که همهی اینها زیرمجموعهی یک معاونتی فعالیت میکنند به نام معاونت هماهنگی و در قسمت خواهران هم رابطی داریم که برنامههای کانون را در بخش خواهران با نیروهای خود پیگیری میکنند .
استقبالی که تا کنون از کانون شده به چه میزان بوده است؟
به نظر می رسد که استقبال نسبتاً خوبی از برنامهها شده خصوصا در بخش خواهران که تقریبا میشود گفت نسبت به سایر جاها بخش خواهران استقبال نسبتاً خوبی بود و در بخش برادران هم فعالیتهای مناسبی صورت گرفت و نسبت به فضایی که در شرایط فعلی حاکم است استقبال خوبی صورت گرفته است البته این به این معنی نیست که ما از وضع موجود راضی هستیم. قطعاً توقع ما خیلی بیش از این است اما با توجه به اینکه کارهای فرهنگی که در سطح شهرستان صورت میگیرد عمدتاً با دست خالی و بدون هیچ امکانات و پشتوانهي مالی صورت میگیرد، همين مقدار استقبال هم به نظر می رسد استقبال خوبي باشد.
میزان همکاری كه نهادهای فرهنگی مختلف شهرستان با کانون داشتند چقدر بوده است؟
میزان همکاری مراکز مختلف در یک حد نبود البته به طور کلی و از لحاظ معنوی تقريباً از حمایتهای مراکز مختلف بهرهمند بودیم اما میزان توقع ما از مراکز فرهنگی خیلی بیشتر از آن چیزی بود که در عمل مشاهده کردیم. توقع آن بود که مراکز فرهنگی هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ زمینه سازی دوستان ما که برای فعالیت فرهنگی به شهرستان آمده بودند را دلگرم کنند اما به طور کلی ضمن تشکر از همین میزان همکاری، به هیچ وجه این مقدار را ما برای فعالیتهای فرهنگی کافی نمیدانیم و آن مسالهي تهاجمات فرهنگی و مشکلات فرهنگی که در شهرستان وجود دارد با این همتهاي ناچيز و این مقدار همکاری به هیچ وجه قابل جبران نیست و بالاخره ضمن تشکر از آنها، در جای خودش گله مندی خود را هم داریم .
قالب شکنی که شما در فعالیتهای هیئات مذهبی انجام دادید تبعاتی هم برایتان داشته است؟
قالب شکنی به چه معناست؟
همین كه کانوني به هیات اضافه کردید.
به نظر می رسد كه نمیشود به اينها گفت: قالب شکنی! بلكه بايد اسمش را منظم کردن، متشکل کردن و گسترده کردن فعاليتها گذاشت. و الا چنین نبود که بخواهیم یک هنجارشکنی یا قالب شکنی بکنیم. پس من قالب شکنی را قبول ندارم اما اینکه یک فضای جدید فرهنگی را ما در شهرستان تلاش کردیم بوجود بیاوریم این قابل انکار نیست.
مثل بسیاری از کارهايي که در نوع خود جدید بود این هم یک کار جدیدی به حساب میآمد و طبعاً تبعاتی هم برای ما به همراه داشت که از جمله اینکه شاهد بودی که که بعضی از افراد سعی نمیکردند، تلقی مثبتی از این فعالیتها داشته باشند.
به عنوان مثال این تعداد از دوستان روحاني و طلبه که با هم همكاري داشتيم و تعدادمان بیش از 20 نفر بود در فضای شهرستان با یک فضای همدلی، با یک شور و پتانسیل بالا وقتی وارد میشديم، هر کدام با طرح و برنامه شروع میکرد به فعاليت در سنگرهای مختلف. ما هم در حد توانمان سعي ميكرديم در کانون پیامبر و هیات این فعالیتها را سازماندهی کنيم. به طور طبیعی یکی از تبعاتش مربوط به این میشد که ما طوری برنامه ریزی کردیم که فعالیتهای هیات و کانون فقط بسنده به این نشود که مثل یک جزیرهای باشند که مرتبط با جاهای دیگر نيست. لذا اولین گامی که برداشتیم این بود که کانون و هیات را مرتبط کردیم با مراکز مختلف با سایر هیاتها و کانونها.
همین گستردگی ارتباطها که برای فعالیتهای فرهنگی بسیار ضروری به نظر میرسد و اگر نباشد عملاً بسیاری از کارها به کندی صورت میگیرد، بجای اینکه مورد تشویق قرار بگیرد متاسفانه بعضی از افراد از آن تلقی مثبتی نمیكردند!
ما علاوه بر این حتی وارد ارتباط با بعضي گروههاي بکری که تا حالا کسی وارد نشده بود مثل بعضي تیمهای ورزشی يا گروههای هنری شديم و سعی کردیم با كساني كه قبلاً کسی به سراغشان نرفته بود، ارتباط برقرار کنیم و اعتقاد هم بر این داریم که اگر فعالیت های فرهنگی بخواهد گسترش پیدا کند باید ارتباطهای ما فراگیر شود. ما بايد وارد عرصههايي بشویم که ممکن است تا به حال مورد غفلتمان واقع شده است.
البته تعداد افرادي كه تلقي مثبتي از فعاليتهاي دوستان ما نداشتند اندك بود. اين عدهی اندک معمولا نسبت به هر کار فرهنگی با تنگ نظری برخورد میکنند یا خدای ناکرده در اثر اینکه خودشان فعالیتی نمیکنند، بیشتر نگاهشان به این است که دیگران چه میکنند و کارهای دیگران را مورد نقد قرار میدهند که تعداد زیادی هم نیستند اما معمولا سعی میکنند با جاهای مختلف ارتباط برقرار کنند و ذهنیت منفیيی را از فعالیتهاي ديگران در ذهن افراد ديگر ایجاد کنند!
اینها هم در گذشته و هم الان يكي از بزرگترین موانع برای فعالیت فرهنگی به حساب میآیند چون کاری که آنها میکنند ایجاد ذهنیتهای منفی است، ولی به طور کلی هم فضای عمومی جامعه هم فضای عمومی خواص نسبت به این کارها به اعتقاد ما فضای مثبتی است هر چند که عرض کردم آن عدهی اندک دنبال این هستند که طوری وانمود کنند که تلقی مثبتی از این کارها وجود ندارد.
بطور کلی ما اگر بخواهیم کار فرهنگی قویيی داشته باشیم باید به فراگیری کار فرهنگی توجه کنیم این طور نیست که مثلا اگر در یک مدرسهای معلمی بخواهد کار پرورشی خوب انجام دهد این بتواند بدون توجه به خانواده این کار را انجام بدهد يا بدون توجه به ساير نهادهای مرتبط این کار را انجام بدهد. این مساله باید مورد توجه دست اندرکاران فرهنگی قرار بگیرد.
نکتهی دیگری هم که ما سعی کردیم به آن توجه کنیم این است که اینقدر مسائل ضد فرهنگی در شهرستان و در کشور زیاد هست که ما دیگر نباید فرصت پرداختن به نیروهای ارزشی و توجه به اينكه آنها چه کار می کنند يا چه كار نميكنند را داشته باشيم. يا خداي ناخواسته سعی کنیم سنگ اندازی در کارهایشان داشته باشیم و یا نسبت به آن ها ذهنیت منفی در جامعه ایجاد کنیم!
ما سعی کردیم که بالاخره تا آن جا که برایمان مقدور هست خصوصاً در تداوم اتحاد ملی و انسجام اسلامی و در سال نوآوری و شکوفایی این زمينه سازی را بکنیم که حقیقتاً از کنجکاویها و ذهنیتهای منفی بیخود دست برداریم و از خودمان شروع کردیم. فکر نمیکنم جایی باشد که بتواند به ما این اتهام را بزند که ما نسبت به آن ها کمتوجهی کردیم . ما نسبت به همهي مراکز و نسبت به همهي ارگانهای فرهنگی عنایت داشتیم و ارتباط گرفتیم و روی خوش نشان دادیم و تعامل برقرار کردیم اما عدهای درصدد این هستند که ما از این رویکردمان دست برداریم این را ما مثبت نمیدانیم.
ما اعتقاد داریم که بسیج، پايگاههاي مقاومت، انجمن اسلامی، هیئات مذهبی و کانونهای فرهنگی اینها باید همه همدیگر را تقویت کنند و ما به عنوان طلاب و روحانيون شهرستان وظیفه داریم در حد امکان و توان خودمان به همهی آنها کمک کنیم و سعي كرديم كه اين كر را انجام دهيم. تقویت تمام اينها برای ما بسیار حائز اهمیت است. از نظر ما تقويت آنها تقویت دين و فعاليتهاي فرهنگي سالم است.
اما به طور کلی اینطور نیست که فعالیتهای فرهنگی ما اختصاص به شهرستان کازرون داشته باشد. همین طور که در ابتدای عرایض اشاره كردم. فعالیتهای فرهنگی دوستان ما منحصر به شهرستان كازرون نيست. ما قطعاً به شهرمان یک احساس مسئولیت بیشتری میکنیم اما این نیست که فعاليتهاي ما انحصار داشته باشد به شهرستان یا فقط به کانون و هیات.
الان مرکزی که در قم راه اندازی کردیم بیش تر به همین جهت بوده است که بتوانیم فعالیت های فرهنگی را که الحمد الله پتانسیل بسیار خوبی در بین دوستان خودمان احساس می کنیم كه ان شاء الله این فعالیتها را به جاهای مختلف کشور گسترش دهیم.
اگر شما خودتان را بگذارید جای کسانی که در محیط های مذهبی نیستند و به عنوان یک آدم عادی که خیلی تفکر مذهبی ندارد به عملكرد كانون نگاه كنيم به نظرتان نميرسد كه كانون فعاليت قابل توجهي نداشته است؟
ما سعی کردیم با بعضي از گروههايي كه شما ميگوييد ارتباط بگیریم و با داشتن برنامههايي برای آن عزیزان توجه آنها را به این هیات و کانون جلب کنیم به طور مشخص یکی از جاهايي که باید برایش برنامه ریزی میکردیم و برایمان هم خیلی حائز اهمیت بود مکانهای ورزشی بود که باید سعی میکردیم واقعا به کسانی که نسبت به مسائل ورزشی علاقه دارند و واقعاً مورد غفلت مسئولين و ما طلبهها هستند، توجه كنيم. بعضی مواقع ما فکر میکنیم كه آنها واقعا گریزانند در حالیکه اینچنین نیست با اندک توجهی هم نظرشان جلب میشود، هم علاقمند میشوند، هم جذب مکانهای مذهبی میشوند اما همان طور که عرض کردم ما اعتقاد داریم که این مسائل باید به صورت تدریجی صورت بگیرد توانايي دوستان ما چندین برابر کاری بود که تا به حال انجام دادند اما ما چون احساس میکنیم که اگر فعالیتها را به صورت تدریجی و آهسته پیش ببریم بالاخره ماندگارتر، پختهتر و اثرگذارتر است احساس کردیم که باید یک مقداری روال کار طبیعی پیش برود و الا کار مشکلی نیست که با این ظرفیت بالايي که واقعاً در بین دوستان طلبه است برای اقشار مختلف برنامه ریزی کنیم اما چون نوعا هم مشکلات مادی و پشتیبانیهايي که لازم است وجود ندارد هم بسترسازی مناسبی صورت نگرفته است احتیاج به زمان داریم که زمینه سازی صورت بگیرد تا بعداً بتوانیم کارها را انجام بدهیم شاید در یک مدت کوتاه چنین توقعی که ما بتوانیم برای همهی اقشار برنامه ریزی کنیم توقع بجايي نباشد .
ارتباط کانون و هیات با جریانها، احزاب و گروههاي سياسي به چه شکل است؟
ما با همهی مراکز فرهنگی، جریانها و گروهها برادریم اما به هیچ گروه و جریانی وابسته نیستیم و هزینهی عملکرد هیچ کس را نمیپردازیم. ما نباید بگذاریم اختلاف سلیقههایمان به کینه تبدیل شود. امروز نشانه رفتن کساني که خطوط قرمز نظام را قبول دارند خطای بزرگی است.
ما ضمن استقلال فکریمان دست برادری را به سوی همهي جریانهای معتقد به نظام و ولایت دراز میکنيم. عملکرد گذشتهی ما هم همین را اثبات میکند که سعی کردهایم همواره بدون افراط و تفریط با همهی جریانهای معتقد به نظام و ولایت ارتباط برقرار کنيم البته این بدین معنا نيست که با همهي گروهها به یک اندازه ارتباط داریم؛ قاعدتاً ما با گروهها و جریاناتی که بیشترین ارادت را به نظام و انقلاب و مقام معظم هبری (مدظله) دارند ارتباط بیشتری داریم.
امروز مهمترین وظیفه خود را دفاع از حریم ولایت و منویات ایشان میدانیم و حول محور ولایت باید همه با هم فعالیت کنیم.
با تشكر از شما كه در اين مصاحبه شركت كرديد.
من هم از شما تشكر ميكنم. التماس دعا
شما تقربا تمام هياتهاي جديدالتاسيس را تكنو و ديسكو حسين!!! ناميده اي خب گر تو بهتر مي زني بستان بزن!
شما هم يك هيات راه بيانداز و يك نمونه خوب ارائه بده تا ديگران هم ياد بگيرند البته اميدوارم كه مشكل تو با اصل هياتهاي جديدالتاسيس نباشد!
بعضي ها از اعمال خود غافلند كه فكر مي كنند در قيامت آنقدر راحت خواهند بود كه مثل فيلم سينمايي به سرنوشت ديگران در قيامت نگاه كنند!!!