در مقاله قبل با نظري اجمالي و كلي از نقش بازار كازرون در اقتصاد و فرهنگ و اجتماع مردم شهر و رابطهي آن با ساير نقاط كشور و حتي خارج از كشور، مطالبي مرقوم گرديد.از اين مقاله سعي بر اين است كه به سراغ قسمتهاي مختلف بازارهاي طولاني و متنوع شهرمان برويم و از كسبه و پيشه وران متقدم و متأخر، ياد و نامي ببريم و اگر خدا توفيق دهد، حلقه وصلي بين نسل جديد و قديم بازار شويم تا جوان مسلمان، ايراني و كازروني، هويت خود را بشناسد.البته در اين خصوص دست ياري به سوي همه همشهريان دراز كرده و خواستار ارسال مطالب و خاطرات نوشتاري و تصويري و نيز نيازمند انتقادات و ارشادات آنها هستيم.اگر فرد و يا افرادي از قلم ما افتاد و يا از بزرگي بيشتر و از عزيزي كمتر گفتيم و نگاشتيم پيشاپيش پوزش خواسته و انشاءا.. كاستيها را با بزرگواري از ما خواهند بخشيد.
از قسمت شمالي بازار بزرگ نو (بازار امام خميني) شروع ميكنيم كه از شمال از مدرسه علميه صالحيه (ميدان مسجد مدرسه) شروع و از جنوب به وسيله خيابان ابواسحق قطع ميگردد.اگر چه در گذشتهاي نه چندان دور كه هنوز خيابان مذكور احداث نگرديده بود محل اتصال اين قسمت بازار نو و قسمت جنوبي آن، رشته بازاري وسيع متقاطع ميشد و تا محل فعلي چهارراه مخابرات ادامه داشت كه در واقع قسمتي از همان بازار نو محسوب ميگرديد و انشاءا... در آينده مورد كنكاش قرار خواهد گرفت.
القصه، زير سقف اين قسمت بازار نو، مثل همه نقاط بازار كازرون، دكاكين و حجرههايي وجود دارد كه يادآور خاطرات زياد پيشهوران و كاسبان گذشته بوده است.مرحوم سيد محمود ديدهور پدر شهيدان والامقام سيد محمدجواد و سيد محمدكاظم ديدهور، در ابتداي بازار، مغازه خرازي داشت.سيدي كه عبا و عمامه سياه بر تن داشت و هميشه بر لبانش ذكر و ياد خدا بود.در جوار مغازه اين مرد خدا، سيد ديگري، يعني مرحوم سيد محمد صادق مؤمني نيز مغازه خرازي داشت و روبروي آنها مغازه مرحوم شيخ عليمراد عباسي بود. اگر چه فرزند ارشد اين مرحوم هنوز در اين محل به كسب و كار مشغول است، مغازه ايشان نيز ابتدا خرازي و مدتي چمدان سازي و يخدان سازي بود و در اواخر مغازه خود را به كارگاه ساخت و توليد الك (غربالهاي خانگي) تبديل نمود كه هنوز هم اين حرفه در آن جا جاري است.اين مرحوم اهل علم و آشنا به مسايل شرعي و فقهي و فتاوي مراجع زمان بود.اولين كلاسهاي عملي آموزش حج توسط ايشان در مسجد اولياء كازرون برگزار گرديد.مرحوم عباسي ملبس به لباس روحانيت بودند و به علت همجواري مغازه با حوزه علميه شهر و علاقمندي به روحانيت، محل كسب و كارش هميشه جايگاه طُلابي بود كه در ايام ماههاي محرم و صفر و ماه مبارك رمضان جهت تبليغ به كازرون سفر ميكردند.از مغازههاي ديگر اين بازار، دكان عطاري مرحوم حاج قاسم داودي است كه از عطارهاي مشهور و معروف بازار كازرون بودند.از ويژگيهاي اين مرحوم ، شكل لباس و پوشش ايشان بود كه تا اواخر عمر خود لباس محلي و بومي مخصوص اهالي فارس به تن داشتند.مرحوم داودي براي مشتريان خود خواص داروهاي گياهي و چگونگي استفاده از آنها را با زباني شيرين و محلي توضيح ميدادند اگر چه عطاري ايشان هنوز هم توسط فرزندش برقرار است.خدايشان رحمت كند.در اين بازار عطاريهاي ديگري همچون مغازه يداله نصرپور و حاج قاسم توان وجود داشته و دارد.كارگاههاي نجاري برادران بينا و آرايشگاه مرحوم حاج يداله عبادي و همچنين خياطي ارسلاني و مغازه يراق فروشي مرحوم قندي از ديگر دكاكين اين بازار بوده است.مرحوم حاج فتح الله اسداللهي نيز در سردر بازار، مغازه آهنگري و كارگاه توليد برخي ابزار آلات داشتند.مغازه بزازي مرحوم حاج تيمور رحيمي كازروني، مغازه مرحوم حاج احمد صحرايي، مغازه بقالي مرحوم آكوچك اميرعضدي، پيمانكاري شركت حمل و نقل مواد نفتي متعلق به رحيمي كه به صورت مغازه بزرگ دو نبش، ورودي جنوب بازار قرار داشت.
با توجه به اقليم كازرون كه در بيشتر فصول هوا گرم است همه قسمتهاي بازار كازرون هميشه داراي محيطي خنك و دلپذير بوده است به ويژه در گذشته، در فصل تابستان به هنگام پيش از ظهر بوي عطر هندوانههاي محلي (كه ميوهي مورد علاقهي كازرونيهاست) و در ميان عطر داروهاي گياهي به همراه بوي كباب سنتي با گوشت تازه و نان تنوري(گرده محلي) و سبزيهاي تازه مانند نعنا و ريحان براي رهگذران و مشتريان و بازاريان خسته و كوفته، معجوني دلچسب مينمود.البته ناگفته نماند مسجد مدرسه در هنگام صلواه، محل اجتماع همين مؤمنان بازار بود