در ارديبهشت 1357 و به دنبال چله هاي مكرر شهداي قم و تبريز و اين بار در چهلم شهداي جهرم و كرمان، بازار سراسر كشور تعطيل بود. به همين مناسبت مراسمي در مسجد جامع شهدا ( مسجد نو) در كازرون بر پا گرديد كه پس از سخنراني غراي يكي از خطباي اعزامي از قم، مردم با اشعار انقلابي از مسجد خارج شدند و در ميدان و خيابان شهدا ( خيرات ) به تظاهرات پرداختند. هنگام هجوم مردم به مشروب فروشي شهر ( كه متعلق به يك يهودي معروف به عزرا بود ) پليس شاه به سوي مردم آتش گشود كه مرحوم منصور محسن پور به شهادت رسيد.
خون اولين شهيد انقلاب در شهر، مردم كازرون را نسبت به ماهيت ضد اسلامي و ضد مردمي رژيم ستمشاهي وابسته به امپرياليزم و غرب و آمريكا، آگاه كرد ! لذا روز بعد مصمم تر به صحنه آمدند و در تشييع جنازه شهيد محسن پور، قاطعانه تر بر عليه نظام ديكتاتور و سركوبگر غيرمردمي شاه شعار دادند. جلادان به دستور شاه ( طبق اسناد به جا مانده ) براي سركوب مردم اقدام كردند و مجدداً تظاهركنندگان را به گلوله بستند! كه دو نفر ديگر از هم شهريانمان؛ شهيد ماندني دست داده و محمد محمدي به درجه رفيع شهادت نايل شدند . سوگواري شهدا همراه با تظاهرات انقلابي مردم چند روزي و تا پايان هفته ادامه داشت . در آخرين ساعات جمعه تا شنبه روز بعد توسط مامورين اطلاعاتي و امنيتي و نظامي و انتظامي رژيم، در سطح شهر تعداد زيادي از مردم كه به زعم آن ها در ساماندهي تظاهرات دست داشتند دستگير و با ضرب و شتم آن ها را روانه زندان عادل آباد شيراز كردند! ! غافل از اين كه انتفاضه اسلامي از درون توده هاي مردم آغاز شده بود ! اگر هدف رژيم از دستگيري كور آن چناني، ايجاد رعب و وحشت در مردم بود ( كه حتماً چنين بود! ) در رسيدن به مقصود خود اشتباه فاحش مرتكب شد ! بالاخره دستگيرشدگان چند ماهي در زندان عادل آباد محبوس بودند و سپس آزاد گرديدند، همان گونه كه همه مطلع هستند بعد از واقعه 17 شهريور 1357 رژيم شاه در يازده شهر كشور رسماً حكومت منع آمد و شد برقرار كرد كه بيشترين آن سهم استان فارس شد . لذا در شهرهاي شيراز و كازرون و جهرم حكومت نظامي اعمال گرديد!
در آخر دي ماه همان سال يعني بعد از روي كار آمدن بختيار و به دنبال فرار شاه و بنابر وعده هاي صلح طلبانه نخست وزير جديد بنابر آن شد كه مقررات حكومت نظامي در شهرها لغو گردد لذا اولين شهري كه مشمول الطاف عاجزانه بختيار گرديد شهر شيراز بود ( قابل ذكر است در هيچ كدام از شهرهاي كشور حكومت نظامي نتوانست ذره اي در روند نهضت اسلام و پيروزي انقلاب خللي ايجاد كند لذا رژيم طاغوت از سر استيصال به چنين ترفندي دست يازيد!)
اوايل بهمن ماه و به دنبال لغو حكومت نظامي، مردم انقلابي شيراز به ساختمان سازمان امنيت شاه ( ساواك) واقع در خيابان زند حمله كردند كه مامورين باقيمانده در آن اداره به طرف مردم تيراندازي كرده و تعدادي را شهيد و زخمي كردند!
بالاخره ساختمان ساواك به دست مبارزان و مردم تسخير گرديد . قرائن نشان مي داد كه مسئولين نظامي و لشكري و كشوري و پشتيبانان آمريكايي و اروپايي آن ها، ترفند جديدي براي سركوب انقلاب به كار برده بودند ! توطئه اي كه قصد داشت : اولاً، مردم را خسته و نااميد كند ! با ايجاد ناامني و آشوب طلبي و هرج و مرج ، مردم را از نتايج نهضت بترساند ! و با چنين القائاتي حمايت هاي مردمي انقلاب را از بين ببرد و با يك كودتاي خونين، رهبران نهضت و بازوان انقلاب را نابود كنند ! اخبار و تفاسير راديوهاي بيگانه به ويژه بي بي سي در روزهاي منتهي به پيروزي انقلاب مدام چنين سرخوردگي و رعب و وحشتي را در مردم القا مي نمودند!! درست به ياد دارم در پايان راهپيمايي بزرگ و سراسري و تاريخي اربعين حسيني آن سال ( حضور در آن راهپيمايي با فتواي مرحوم امام واجب شرعي و ملي اعلان شده بود و واقعاً همه آمده بودند ! ) كه مردم پيروزمندانه به خانه هايشان بر مي گشتند، راديو بي بي سي در تفسير خبري خود چنين گفت: « مردم نااميدانه و بدون اين كه بدانند سرنوشت آن ها چه خواهد شد، به خانه هاي خود رفتند.»
لذا تخليه اداره ساواك از ابزار و لوازم و مدارك سري و مهم و رها كردن آن در راستاي همين اهداف صورت گرفت ! تا از طرفي به مردم چنين القا نمايند ساواكي كه آن قدر توصيفات وحشتناكش راشنيده اند چنين ساختمان كم خاصيتي با مدارك و اطلاعات معمولي و مرسومي بيش نيست!!
از طرف ديگر با غارت چند خانه اطراف ساواك توسط عناصر مشكوك و نفوذي ( روز بعد از تسخير ساختمان ساواك خود شاهد چنين واقعه اي بودم ) ، جو رعب و وحشت و ناامني و هرج و مرج طلبي را در مردم رواج دهند ! لذا بعد از پيروزي انقلاب، اعترافات عوامل رژيم طاغوت و مدارك به جا مانده از آن ها، صحت احتمالات فوق را اثبات كرد!
از نكاتي كه غرض درج و نگارش سطور فوق بود همانا ذكر خاطره اي از تسخير ساختمان ساواك شيراز است كه با بيان حادثه شهداي كازرون ارتباط دارد. نگارنده در غروب روز حمله مردم به ساوك، وارد شيراز شده كه ميهمان منزل يكي از اقوام بودم . فرزند خانه كه پسري 17 ساله بود و با بسته اي كاغذ وارد شد . اين بسته قسمتي از همان مدارك به جا مانده بود كه مردم در تسخير ساختمان ساواك و از ميان آتشسوزيهايي كه براي نابودي آن مدارك ايجاد شده بود به دست آورده بودند.بالاخره با وارسي و مطالعه مدارك فوق الاشاره مشاهده نمودم آن ها، مدارك و اسناد و گزارشها و عكس هاي كازروني هايي است كه بعد از حادثه اريبهشت 57 در كازرون دستگير شده بودند ! متاسفانه صاحب خانه مذكور كه از اقوام نزديك ما بود و به اصطلاح ميترسيد كه با تقويت رژيم در حال سرنگوني طاغوت، اين مدارك برايش دردسر ايجاد كند ! لذ ا همه آنها را در آتش سوزاند!! اگر چه حيف بود كه اين پرونده هاي بسوزد اما شايد تقدير و مصلحت چنين بود.
منبع : ماهنامه شهر سبز - ش 55